بعضى از فقها و زاهدان نيز به سر وقت آنان مى رفتند.(1)
در مدينه، مجالس رقص و آواز مختلط تشكيل مى شد، بدون آن كه در ميان زنان و مردان پرده اى باشد. عايشه، دختر طلحه، بزم هاى مختلط از زن و مرد ترتيب مى داد و در آن، عزّة الميلاء (يكى از آوازه خوان هاى مدينه) آواز مى خواند.(2)
هنگامى كه حال متصدّيان امر به معروف و نهى از منكر چنين باشد، مى توان درك كرد كه حال ديگران چگونه بوده است.
مسعودى مى نويسد:
فساد و آلودگى يزيد به اطرافيان و عمّال وى نيز سرايت كرد. در زمان او، ساز و آواز در مكه و مدينه آشكار گرديد و مجالس بزم بر پا شد و مردم آشكارا به شراب خوارى پرداختند.(3)
قاضى ابو يوسف به بعضى از اهالى مدينه مى گفت:
اى مردم مدينه، وضع شما با اين آوازخوانى ها شگفت انگيز است; زيرا هيچ شخص محترم و غير محترم از آن ابايى ندارد!(4)
ابوالفرج اصفهانى در اين باره مى نگارد:
در محيط مدينه، نه عالمان آوازه خوانى را زشت مى شمردند و نه عابدان با
1 . شوقى ضيف، تاريخ الادب العربى (العصر الاسلامى)، ج 2، ص 347. 2 . شوقى ضيف، الشعر و الغناء فى المدينة و مكة لعصر بنى اميّة، ص 50 . 3 . المسعودى، (ابوالحسن على بن الحسين بن على)، مروج الذّهب و معادن الجواهر، ج 3، ص 67. 4 . ابن عبد ربّه الاندلسى، العقد الفريد، ج 6 ، ص 11.