شدى! آيا چنين نبود كه آنان با نزديك كردن تو به خودشان، تو را قطب آسياى ظلم، پلى براى عبور به سوى كارهاى خلاف و پله اى براى رسيدن به گمراهيشان ساختند؟ تو به سوى گمراهى آنان دعوت مى كردى و رونده راه آنان بودى. به وسيله تو، علما را در نظر مردم مورد شك قرار دادند و دل هاى جاهلان را با وجهه تو به سوى خويش جذب نمودند.
نزديك ترين وزراى آنان و قوى ترين يارانشان به قدرى كه تو فساد آنان را در چشم مردم صلاح جلوه دادى، نتوانست برايشان مفيد باشد. تو بر فساد كارى هاى آنان سرپوش مى نهى و پاى خاص و عام را به دربارشان مى گشايى.
چه ناچيز است آنچه به تو مى دهند در برابر آنچه از تو مى گيرند، و چه بى ارزش است آنچه براى تو آباد مى كنند در برابر آنچه ويران مى كنند! پس به حال خود بينديش كه ديگرى به حال تو نينديشد و به حساب خود برس كه تو انسان مسئولى!
اينك (اگر خواهى از اين بدبختى نجات يابى) از هر چه (مال و مقام) دارى، روى گردان تا به شايستگان بپيوندى... ما شكايت غم و غصّه خويش و آنچه را كه در تو مى بينيم، به خدا مى بريم و مصيبت هايى را كه از تو به ما رسيد، به حساب خدا مى گذاريم...
بسيار بيمناكم كه تو از آن گروه باشى كه خداى متعال فرموده است: «نماز را ضايع كردند، به دنبال شهوت ها رفتند و به زودى به (كيفر) گمراهى خود مى رسند.(1)
خدا بار قرآن را به دوش تو نهاده و علم آن را به تو سپرده، اما تو تباهش
1 . مريم/ آيه 59 .