بانوی کربلا حضرت زینب (سلام الله علیها)

عائشه بنت الشاطی؛ ترجمه: رضا صدر

نسخه متنی -صفحه : 176/ 19
نمايش فراداده

را پرستارى كند و با محتضران هم‏دردى نمايد، و براى قربانيان و شهيدانى كه قطعه قطعه و پاره پاره در آن بيابان افتاده بودند و مرغان هوا و درندگان وحشى پيكرهاشان‏را مىجويدند، بسوزد و اشك بريزد. ولى عقيده من آن است كه، زينب وظيفه بزرگ خود را پس از اين مصيبت آغاز كرده؛ زيرا او از طرفى بايد زنان‏اسيربنىهاشم- كه‏مردانشان را از دست داده‏اند ـ سرپرستى كند، و از طرفى بايد باجان بازى از جان جوانى بيمار (علىبن حسين زين‏العابدين) دفاع كند، كه اگر زينب نمىبود، كشته مىشد، و باكشته شدن او، دودمان امام برچيده مىگشت.

اضافه براين، وظيفه‏اى بزرگ‏تر بر دوش زينب بود؛ زينب وظيفه داشت نگذارد كه‏اين خون مقدّسى كه ريخته شد، به‏هدر رود. گمان ندارم مبالغه باشد، و يا زياده‏روى كرده باشم، اگر بگويم، زينب كسى بود كه پس از وقوع اين كشتار، آن را مصيبتى جاويد و فراموش نشدنى قرار داد.

زينب، پس از فاجعه كربلا زنده نماند، دردها و رنج‏هايىكه كشيده بود، به اندازه‏اى نبود كه بتوان تحمّل كرد و طاقت آورد. ولى در آن مدت كوتاهى كه زندگى كرد، توانست در دل‏هاى شيعيان، آتش خون و اندوهى را بيفروزد كه تا امروز زبانه بكشد و خاموش نگردد. و كسانىرا كه اهل بيت پيغمبر صلّى الله عليه وآله را تسليم دشمنان كردند، به بدبختى وخوارى و سوزشِ پشيمانى بيندازد. و پاك كردن اين گناه را ارثى سهمگين‏ومقدّس در ميان فرزندانشان برجاى گذاردكه نسلى از نسل ارث ببرد.