بانوی کربلا حضرت زینب (سلام الله علیها)

عائشه بنت الشاطی؛ ترجمه: رضا صدر

نسخه متنی -صفحه : 176/ 32
نمايش فراداده

سايه‏هايى بر گهواره

زينب، تنها نوزادى بود كه در سال ششم هجرت، مدينه رسول از آن استقبال كرد. و آن سالى بود كه اوضاع و احوال براى پيغمبر اسلام مستقر شده بود. و در همان سال پيغمبر بر شترى كه كمى از گوشش بريده شده بود - و با آن شتر در روزگار فشار و سختى همراه پيرمردى 1 مخلص از مكه بيرون شده بود - با هزاروپانصد تن ازياران مهاجر و انصارش، در حالى كه جامه‏هاى سپيد احرام را بر تن داشتند، از مدينه به‏قصد مكه، پايگاه دشمنان محمد و اسلام، بيرون آمدند. سپس همگى به واسطه پيمان صلح حديبيه كه با ابوسفيان و كفار قريش بستند، پيروزمندانه باز گشتند.

در آغاز، گويا همه چيز به نوزاد خوشبختى زندگى را نويد مىداد. بنىهاشم و ياران پيغمبر تهنيت گويان مىآمدند و شكفتن اين غنچه را در خاندان رسول تبريك مىگفتند. عنبر دودمان پاكش از گهواره‏اى كه اين گل در آن نهاده شده بود، پراكنده مىشد و از طلعت تابان و چهره درخشانش آثار پدران و نياكانى بزرگوار آشكار بود.

1. نويسنده از اين صحابى رسول خدا، «شيخ» تعبير كرده كه ظاهرا در اين جا مراد پيرمرد باشد؛ زيرا معناهاى ديگر شيخ در اين‏وقت براو سازگار نيست. اتفاقا او در اين‏وقت پيرمرد هم نبوده؛ چون عمرش بيشتر از پنجاه نبوده است. (مترجم)