فعاليت امام عسكرى(ع)و برنامه ريزى او در تحقق بخشيدن هدف مزبوربه دو كار مقدماتى نياز داشت:
1-مخفى كردن مهدى(ع)از چشم مردم و نشان دادن وى(ع)فقط به بعضى از خواص.
2-آنكه به هر ترتيب،فكر غيبت را در اذهان و افكار رسوخ دهد و به مردم بفهماند كه اين مسئوليت اسلامى را بايد تحمل كنند و مردم را به اين انديشه و متفرعات آن عادت دهند.
درين باب مشاهده ميكنيم كه اعلاميه ها و بيانيه هاى امام عسكرى(ع) در واقع بدنبال همان احاديث و نصوصى بود كه از ناحيه پيامبر اكرم و ائمه پس از ايشان متواليا درين معنى صادر شده بود.
بيانيه هاى امام عسكرى سه شكل داشت:
الف-اعلاميه ها يا بيانيه هاى كلى و عمومى درباره صفات مهدى(ع) پس از ظهور و قيامش در دولت جهانى كه تشكيل ميدهد.چنانكه در پاسخ به پرسش يكى از ياران خود راجع به قيام مهدى(ع)چنين فرمود:«وقتى قيام كند،در ميان مردم با علم خود داورى خواهد كرد مانند داورى داود كه از بينه ودليل پرسشى نمى كرد» (12) .
ب-توجيه نقد سياسى در مورد اوضاع موجود،و مقرون كردن آن به انديشه وجود مهدى(ع)و ضرورت ايجاد دگرگونيها از سوى او.و ازين قبيل است:«وقتى قائم خروج كند به ويران كردن منابر و جايگاههاى خصوصى در مساجد فرمان خواهد داد.اين جايگاهها به منظور امنيت و محافظت خليفه از تعدى،و براى افزودن هيبت او در دل ديگران بنا شده است (13) ».
ج-اعلاميه هاى كلى براى پايگاهها و اصحابش كه در آن،ابعاد انديشه غيبت براى آنان و ضرورت آمادگى و عمل به آن از ناحيه روانى و اجتماعى توضيح داده شده بود،تا غيبت امام(ع) و جدائى او را از آنان بپذيرند.
از جمله،امام(ع)به اين بابويه نامه اى نوشت و در آن فرمود:«بر تو بادبردبارى و انتظار گشايش.پيمبر فرمود:برتر عمل امت من انتظار كشيدن گشايش است و شيعه ما پيوسته در اندوه است تا فرزندم ظهور كند.
پيامبر اكرم مژده داده است كه او زمين را از قسط و عدل پر ميسازد،آن سان كه از جور و ستم آكنده شده است.اى شيخ من،شكيبا باش.اى ابو الحسن على،همه شيعيان مرا به شكيبائى فرمان ده كه زمين از آن خدا است و آن را بهر كس از بندگانش كه بخواهد به ارث وا ميگذارد و پايان فرخنده،مر پرهيزكاران راست (14) .
3-امام عسگرى(ع)موضعى ديگر نيز برگزيد كه وقتى فرزندش از چشم مردم دور شود،وضع را براى قبول غيبت آماده كرده باشد.در آنوقت فقطبه خواص اصحاب نمودار مى گرديد و وظيفه تبليغ تعليمات و فرمانهاى خودرا بواسطه چند تن از خاصان خود اجرا ميكرد و اين امر را با مكاتبه و توقيع عمل مى فرمود و به اين ترتيب،براى آنچه كه فرزندش،مهدى(ع)در غيبت صغراى خود بايستى،عمل ميكرد،ايجاد آمادگى مى نمود حال آنكه بايستى از مردم پنهان مى ماند و بوسيله تعليمات خود با آنان رابطه برقرار مى كرد.
اگر اين مساله بدون مقدمه و آمادگى قبلى برقرار مى ماند،براى مردم امرى شگفت آور و حيرت بخش و غافلگير كننده بود.از اينجا بود كه امام عسكرى(ع)اين اسلوب را عمل كرد و آن،برنامه اى ويژه براى آماده كردن ذهنيات امت و آگاه شدنشان بود تا آن روش را بپذيرند و بدون حيرت و شگفتى نمودن و همراه داشتن عواقب ناخوشايند و نا محمود،آن را حفظ كنند.
اين روش،بگونه اى بسيط و ساده در دوره امام هادى(ع)آغاز شد كه او(ع)بواسطه جور و ظلم حكام،از انظار پنهان شد و از راه توقعيات ونامه ها براى پيروان خود پيام مى فرستاد و با آنان تماس ميگرفت تا شيعيان،به تدريج به اين معنى عادت كنند و اين روش با فهم و درك مردم بيشتر سازش داشت (15) .
دوستان و طرفداران او عادت كردند كه بوسيله مكاتبه و مراسله با او تماس گيرند و از او(ع) پرسش كنند (16) .
همچنين نظام و روش وكالتى و وساطتى كه امام عسكرى(ع)باپايگاههاى مردمى خود برگزيد،روشى ديگر از روشهايى بود كه براى آن،مساله غيبت آماده شده بود.
شيعيان وقتى اموالى را از حقوق شرعى كه بر آنان واجب بود،براى امام(ع)مى بردند ابتدا به «عثمان بن سعيد عمرى السمان »وارد ميشدند و اوبراى سرپوش گذاشتن بر فعاليتهاى امام(ع)و براى مصلحت او،تجارت روغن ميكرد.پولهائى را كه تحويل ميگرفت در خيكهاى روغن ميگذاشت و دور از چشم حكام،براى امام(ع)مى فرستاد.زيرا اگر بر قضيه واقف ميشدند همه آنرا مصادره ميكردند (17) .
در بحث آينده خواهيم ديد كه نظام «پنهان شدن و بوسيله نواب،مطالب خود را ابلاغ كردن در غيبت صغراى امام(ع)معمول بود و اجرامى شد زان پس كه مردم به مسلك امامين عسكريين عليهما السلام به آن خوگرشدند،خاصه در زمان امام حسن عسكرى(ع)به آن خو گرفتند،روشى بودكه در غيبت صغراى امام معمول گرديد و انشاء الله در مبحث آينده آنرا توضيح خواهيم داد.