«مردم هر جا بر روى زمين خدا باشند،چه در شام و عراق چه در حجاز و يمن بايد ايمن باشند و سياه و سرخ بايد در امان بمانند.معاويه بايد خطاهاى آنان را تحمل كند و ببخشايد و هيچكس را بجرم گذشته كيفرندهد و با اهل عراق با كينه و دشمنى رفتار نكند.و ياران على(ع)را درهر كجا باشند امان دهد و به هيچيك از شيعيان على آسيبى نرساند.ياران وشيعيان على(ع)از حيث جان و مال و زن و فرزند در امان باشند و از هر گزندى محفوظ،و هيچكس متعرض هيچيك از آنان نشود،و هر صاحب حقى به حقش رسد و هر چه ياران على در هر كجا به دست آورده اند براى آنان محفوظ بماند.
و براى حسن بن على(ع)و برادرش حسين(ع)و هيچيك از اهل بيت رسول الله چه در نهان چه در آشكار هيچ بدى نخواهند و در امنيت هيچيك ازآنان در هيچ منطقه اى اخلال نكنند».
برنامه و مشى امام حسن(ع)موفق شد و تا درجه بسيار،ماهيت معاويه و واقعيت منحرف او را آشكار كرد وقايع و شرايط انتظار نكشيدند تا درآشكار كردن حقيقت او سهيم گردند،بلكه از روز نخست،مضمون برنامه اش اعلام گرديد و در زمينه هاى گوناگون سياسى ماهيت خود را آشكار كرد:
«بخدا سوگند من با شما براى اين نجنگيدم كه نماز بگذاريد و روزه بداريد و حج بجاى آوريد و زكات بپردازيد،بلكه به اين منظور با شماجنگيدم كه به شما فرمان دهم.و همانا اين مقام را خدا بمن عطا كرده درحاليكه شما ناخشنود بوديد.هان،من حسن را اميدوار كردم و چيزهائى به او دادم و همه آنها زير پاى من است و بهيچ شرطى وفا نميكنم ».
با اين اعلان آشكار،مسلمانان دانستند كه برنامه معاويه جز امتداد خطجاهليت چيزى نيست و با آن برنامه ميخواهد اسلام را ويران كند.نيز دانستندكه امام على(ع)نمودار و نماينده حقيقى برنامه اسلام بود و حتى تجربه كوتاهش در حكومت و زمامدارى،در نظر توده مردم اسلامى كه در نهايت بدبختى و تيره روزى مى زيستند،اميد و شكيبائى به آنها بخشيده بود.