بررسی دیدگاه علامه طباطبائی (رحمه الله) درباره رابطه داده های فلسفی با تعالیم وحیانی

ابوالفضل ساجدی

نسخه متنی -صفحه : 6/ 5
نمايش فراداده

به گفته علاّمه(رحمه الله) تضاد بين نتيجه قطعى وحى و عقل ممكن نيست. اين نظريه را مى توان از طريق قرآن و استدلال عقلى به اثبات رساند. دليل قرآنى آن را مى توان با مراجعه به آياتى كه عقل را به عنوان مدركى شرعى معرفى كرده است، به دست آورد.استدلال عقلى آن نيز از دو مقدمه زير تشكيل مى گردد:

الف ـ قرآن و عقل ابزارهاى گوناگونى براى دست يابى به حقيقت اند.

ب ـ وجود بيش از يك حقيقت در يك موضوع ممكن نيست. به عبارت ديگر، وجود در دو حقيقت متضاد در مورد يك موضوع غير ممكن است. به عنوان مثال، اگر قانون علت و معلول را، كه بيانگر ارتباطى خاص ميان عامل به وجود آورنده و شىء ايجاد شده است، مورد ملاحظه قرار دهيم، از يكى از اين دو حال خارج نيست: يا اين حقيقت در اين عالم وجود دارد و يا وجود ندارد. نمى توان گفت كه اين قانون هم وجود دارد و هم وجود ندارد. با توجه به اين نكات، مرحوم علاّمه نتيجه مى گيرند كه ممكن نيست بين استنتاج قطعى عقل و وحى تضادى وجود داشته باشد.(25)

ايشان نظريه خود را در اين زمينه، با بيان جزئيات بيش ترى تشريح مى كنند و علاوه بر كاربرد استدلال عقلى، از آيات قرآنى نيز بهره مى جويند.

ج ـ راه حل موارد تضاد بين وحى و استدلال عقلانى

از نظر علاّمه(رحمه الله)، اين تضاد در مورد استنتاج ظنّى وحى و استنتاج قطعى عقل به چشم مى خورد. در اين زمينه، بايد وحى را به روشى تفسير كنيم كه مطابق با عقل باشد.(26)

او در مورد تعارض ميان نتيجه ظنّى وحى و استنتاج قطعى عقل، ترجيح مى دهد كه استنتاج قطعى عقلى يا فلسفى را مقدّم بدارد. دليل اين امر را مى توان از طريق تفاوت بين متون مذهبى و مدارك منطقى يافت. استنتاج عقلانى در صورتى كه بر مقدّمات برهانى و يقينى مبتنى باشد قطعى است، در حالى كه استنتاج حاصل از ادلّه شرعى غالباً قطعى نيست; زيرا اساس آنها درك ظاهرى قرآن يا احاديث مى باشد كه نتايج ظنّى دارند. درك ما از متون مذهبى ظنّى است و در صورت تضاد بين استنتاج قطعى عقل و استنتاج ظنّى وحى، استنتاج قطعى عقل ارجح است; چون درك قطعى بر درك غير قطعى ارجح است.(27) n