فروغ حکمت

مترجم و شارح: محسن دهقانی

نسخه متنی -صفحه : 337/ 159
نمايش فراداده

امكان اخص

ترجمه

گاهى امكان گفته مى شود و از آن سلب ضرورتهاى ذاتى و وصفى و وقتى اراده مى شود. اين امكان، اخص از امكان خاص است. و لذا آن را امكان اخص مى نامند، مانند «الانسان كاتب بالامكان» زيرا ماهيت انسان اقتضاى كتابت نمى كند، نه به جهت ذات خود و نه به جهت وصف و وقتى كه مأخوذ در قضيه است.

شرح

قبلا به ضرورتهاى ذاتى ـ كه به اقتضاى ذات، ذاتيات و لوازم ماهيت برايش حاصل است ـو به ضرورت وصفى و وقتى ـ كه ثبوت محمول به وصف خاص و به وقت خاص را افاده مى دهد ـ اشاره كرديم. اكنون مى گوييم اگر از ماهيتى چون ماهيت انسان، كتابت را سلب كرديم ـ به اين معنا كه فى المثل ذات انسان اقتضاى اين كتابت را نمى كند و نيز وصف و وقتى در قضيه، مذكور نيست تا محمول را در آن وقت و با آن وصف براى موضوع، ثابت كند

ـ و اين سلب ضرورات توسط امكان صورت گرفت، به آن امكان اخص مى گوييم; زيرا اين امكان از امكان خاص هم محدودتر است، به جهت آنكه امكان خاص فقط سلب ضرورت از جانب موافق و مخالف مى كرد اما ارتباطى با سلب ضرورت ذاتى و وصفى و وقتى نداشت، ولى امكان اخص سلب اين سه ضرورت را نيز در بر مى گيرد.متن

وربّما أطلق الامكان واريد به سلب الضرورات جميعاً حتى الضرورة بشرط المحمول وهو فى الامور المستقبلة التى لم يتعين فيها ايجاب ولا سلب. فالضرورة مسلوبة عنها حتى بحسب المحمول إيجاباً وسلباً. وهذا الاعتبار بحسب النظر البسيط العامّى الذى من شأنه الجهل بالحوادث المستقبلة لعدم إحاطته بالعلل والأسباب، وإلاّ فلكلّ أمر مفروض بحسب ظرفه إمّا الوجود والوجوب وإمّا العدم والامتناع.