نقد برهان ناپذیری

عسکری سلیمانی امیری

نسخه متنی -صفحه : 219/ 186
نمايش فراداده

(= de dicto) است. وي براساس اين تمايز معتقد مي ‏شود كه در برخي موارد ضرورت قضيه (de dicto) صادق و ضرورت عيني (de e) كاذب است، در برخي موارد ديگر بالعكس و در پاره‏اي موارد هر دو صادق‏اند و به اصطلاح منطق اسلامي رابطه ميان اين دو ضرورت عموم و خصوص من وجه است.

پاسخ پلانتينجا از برهان الحادي براساس اين تمايز اين است كه استدلال شما اثبات نمي ‏كند كه لازمه علم خدا به وقوع فعل از انسان در زمان t2 اين است كه آن فعل در زمان t2 ضروري است؛ يعني اثبات نمي ‏كند كه فعل ضرورت عيني پيدا كرده است، به زعم پلانتينجا آن‏چه در استدلال آمده، اثبات ضرورت قضيه يا ضرورت de dicto است كه تنها بيان‏گر ضرورت صدق قضيه است نه ضرورت محمول براي موضوع، و از ضرورت قضيه يا ضرورت صدق نمي ‏توان ضرورت عيني را استنتاج كرد.

ملاحظه نقد پلانتينجا

اگر در پاسخ به همين مقدار اكتفا شود، گرچه برهان الحادي ، منتج قضيه «خدا وجود ندارد» نيست، ليكن قضيه «خدا وجود دارد» را نيز مشكوك مي ‏گرداند زيرا گرچه از ضرورت صدق نمي ‏توان به ضرورت عيني رسيد، ولي معنايش اين نيست كه هر جا ضرورت صدق وجود داشته باشد، ضرورت عيني وجود ندارد، لذا ممكن است در