نقد برهان ناپذیری

عسکری سلیمانی امیری

نسخه متنی -صفحه : 219/ 51
نمايش فراداده

موضوع ‏بسنجيم تفاوتي حاصل نمي ‏شود.

اين عبارت با يكي از دو فرض زير صادق است: يا مفهوم محمول با مفهوم محمولِ موجود يك چيز است كه بارنز مدعي آن است و يا اين كه در قضاياي حمليه وقتي محمولي به موضوعي نسبت داده مي ‏شود، مقصود محمولِ موجود است؛ يعني مصداق چنين محمولي همان محمول موجود است نه اين كه محمول و محمول موجود از نظر مفهوم يكي باشند.

در ميان اين دو احتمال بهتر آن است كه احتمال اول را برگزينيم، زيرا هيوم در جاي ديگر صريحاً مي ‏گويد: «هر چيزي را موجود تصور كنيم مي ‏توانيم معدوم [نيز] تصور كنيم». (1) بنابراين، اگر از نظر هيوم هر محمولي به لحاظ مفهومي مساوي با محمول موجود باشد ديگر نمي ‏توان تصور كرد كه مفهومي موجود نباشد.

6 - هيچ انگاري منطقي ‏

راه ديگري كه فيلسوفان براي انكار وجود محمولي پيموده‏اند، هيچ انگاري منطقي ناميده مي ‏شود:

هيچ جمله‏اي [مانند] «A وجود دارد» (آن‏جا كه يك مفهوم جزئي باشد)، نمي ‏تواند يك قضيه صادق را بيان كند - نه به اين دليل كه گزاره كاذبي است، بلكه به اين دليل كه خوش ساخت (Well Fo med) نيست. بر طبق اين نظريه شايد درست هست كه بگوييم: «اسب‏ها وجود دارند»، اما گفتن اين‏كه «آراكل وجود دارد» يا «پگاسوس وجود دارد» دقيقاً غلط دستوري است... در مورد جملاتي مثل «برخي اسبها وجود دارند» و «همه اسب‏ها وجود دارند» چه بايد بگوييم؟ بديهي است كه يا آن‏ها بدساخت‏اند (Fo medBad) مبني بر اين كه آن‏ها مختصر جمله باز «X وجود دارد»، هستند يا خوش ساخت‏اند ولي مختصر جمله باز «X وجود دارد» نيستند.

توضيحي روشن از هيچ انگاري منطقي در مباني رياضيات فرگه موجود است. فرگه

1. . نورمن. ال. گيسلر، فلسفه دين، ترجمه حميدرضا آيت‏اللهي ، ج 1، ص 123.