نقد برهان ناپذیری

عسکری سلیمانی امیری

نسخه متنی -صفحه : 219/ 54
نمايش فراداده

ابهام در كلام او باعث شده كه هر كسي آن را به گونه‏اي تقرير كند. ما ابتدا نظريه او را تقرير كرده و سپس پيش‏فرض‏هاي نهفته در اين نظريه را بيرون كشيده و به قضاوت مي ‏نشينيم.

8 - تقرير استدلال كانت بر نفي وجود محمولي

ادعاي كانت اين است كه در مقام اثبات وجود خدا وقتي به قضيه «خدا وجود دارد» مي ‏رسيم آن را تحليلي نمي ‏دانيم. نه اين كه وجودي كه به صورت محمول آمده نمي ‏تواند در مفهوم موضوع باشد،(1) بلكه مقصود اين است كه قضاياي وجودي ناظر به روابط مفهومي بين موضوع و محمول نيستند، بلكه ناظر به مصداق‏اند؛ لذا نمي ‏توان قضاياي وجودي را تحليلي دانست. حال فرض مي ‏گيريم كه چنين قضيه‏اي تحليلي باشد، ولي در قضاياي تحليلي هم با انكار موضوع هيچ تناقضي رخ نمي ‏دهد. «اگر من محمول يك داوري را همراه با موضوع به طور يك جا منكر شوم، هرگز تناقض دروني ناشي نمي ‏شود، حال محمول هر چه مي ‏خواهد باشد. اگر گفتيم كه «مثلث وجود ندارد» طبيعتاً سه ضلع آن هم وجود ندارد و اين تناقض نيست، ولي اگر مثلث را وضع كنيم و سه ضلع را از آن سلب نماييم تناقض پيش مي ‏آيد. تنها راه حل در اين‏جا اين است كه گفته شود:

«موضوع‏هايي وجود دارند كه هرگز رفع‏شدني نيستند و بنابر اين، بايد باقي بمانند، ولي اين بدان معنا است كه موضوع‏هايي وجود دارند كه مطلقاً ضروري ‏اند. اين معنا دقيقاً همان فرض پيشيني است كه من در درستي آن شك دارم». مي ‏توان گفت: واقعي ‏ترين هستي همه واقعيت‏ها را دارا است، در اين صورت، اين‏چنين هستي را مي ‏توان ممكن فرض كرد، پس هستي در «همه واقعيت‏ها» گنجانيده شده است، بنابراين، هستي در مفهوم(2) يك امر ممكن قرار دارد.

حال اگر اين شي ‏ء از ميان برداشته شود، امكان دروني آن هم رفع مي ‏شود و اين خود

1. اين كلام درست نيست كه «خداوند وجود دارد». از نظر كانت به هيچ وجه نمي ‏تواند تحليلي باشد. (ر. ك:

استاد ملكيان، جزوه كلام جديد در مؤسسه امام صادق، درس 32).

2. مفهوم پيوسته ممكن است به شرطي كه با خود متناقض نباشد و اين نشانه منطقي امكان است.