نقد برهان ناپذیری

عسکری سلیمانی امیری

نسخه متنی -صفحه : 219/ 9
نمايش فراداده

شود، نفي علم به طور كلي از آن استخراج مي ‏شود، به همين دليل محكوم به شكست قطعي خواهد بود. براي بررسي اين مسئله، اينك به بحث از نقش عقل مي ‏پردازيم.

2 - نقش عقل (توصيف يا تبيين)

بي ‏شك، يكي از راه‏هاي شناخت ما به عالم خارج حسّ دروني يا بيروني است. هر كسي از راه حسّ بيروني كه يكي از راه‏هاي عمومي شناخت است در اثر برخورد با شي ‏ء خارجي به وسيله يكي از اندام‏هاي حسّي ، شناختي از آن شي ‏ء حاصل كرده و در اثر اين شناخت شي ‏ء را متصف به صفتي مي ‏كند؛ مثلاً وقتي با چشم به اين صفحه كاغذ مي ‏نگريم و يا گلي را مشاهده مي ‏كنيم و يا مي ‏بوييم نسبت به آن‏ها شناختي پيدا مي ‏كنيم و كاغذ را به سفيدي و گل را به سرخي و خوش‏بويي نسبت مي ‏دهيم. لذا نقش حسّ توصيف اشياي خارجي است، هرچند اين مسئله كه آيا اين توصيفات به لحاظ معرفت‏شناختي معتبرند يا نه، امر ديگري است.

پرسشي كه در اين‏جا مطرح مي ‏شود اين است كه آيا عقل هم مانند حسّ مي ‏تواند اشيا را توصيف كند؟ يا اين‏كه كار عقل صرفاً تبيين امور است؟ يعني در اين كه عقل توان تبيين امور را دارد ترديدي نيست، آن‏چه محل سؤال است توان عقل در توصيف واقعيات است. مثال زير نقش عقل را در تبيين امور روشن مي ‏سازد.

فرض كنيد فيلمي را ديده‏ايد، اما نه به صورت كامل، يعني مقداري از وسط فيلم را نديده‏ايد، در اين‏جا اگر در اثر ديدن آن مقدار از فيلم و اطلاعاتي كه از آن كسب كرده‏ايد، آن قسمتي را كه نديده‏ايد، حدس بزنيد، در اين صورت، بايد گفت كه شما دست به تبيين زده‏ايد. البته حدس و تبيين شما نبايد متناقض با اطلاعاتي باشد كه از فيلم به دست آورده‏ايد، منتها اين تبيين، تبيين منحصربه‏فردي نخواهد بود، چرا كه ممكن است شخص ديگري همان فيلم را ببيند و تبيين ديگري ارائه دهد، بنابراين، هيچ يك از اين دو تبيين نمي ‏تواند واقعيّتِ آن مقدار از فيلم را كه ديده نشده است، توصيف كند، زيرا تبيين كردن در واقع، پر كردن خلل و حلقه‏هايي است كه در اثر