نور الهی محمدی، با نگاهی به اندیشه های صدرای شیرازی

سید حسن حسینی

نسخه متنی -صفحه : 20/ 11
نمايش فراداده

آينه نور

حاصل آن كه، وصف نور فقط از آينه صيقلى نورانى برخيزد چه اين كه: «اللّهُ نورُ السَّمواتِ و الاَرض...» (النور / 35) و نور نبوى نيز در پرتو حُجج الهى: «كلام خدا» و «عصمت قدسى» نمايان است كه فرمود:«اِنّى تارَكٌ فيكم الثَّقَلَين كتابَ اللّهِ وعترتى اَهلَ بيتى....»( )


  • گفت پيغمبر كه اى ياران من مى گذارم بعد خود نزد شما دو گران قيمت چو ماه و آفتاب اهل بيت و اين كتاب مستطاب...

  • دوستان و پيروان مؤتمن بهر پيدا كردن راه خدا اهل بيت و اين كتاب مستطاب... اهل بيت و اين كتاب مستطاب...

(ملاصدرا)

زيبايى هاى جلوه اش، نخست در نقاب «عروس قرآن» آشكار است، چه اين كه «رسول اللّه» و «كلام اللّه»، هر دو از يك پيشگاه فرود آمده; يا به ارسال: «و لَمّا جائَهم رسوُلٌ مِن عِندِ اللّه...» (بقره / 101) و يا به اِنزال: «... وَاتَّبَعُوا النُّورَ الّذى اُنْزِلَ مَعَه...» (الاعراف / 157) و از همين جا، «كلام تدوين» (قرآن صامت)، نمايانگر «رسول تكوين» (قرآن ناطق) شده است چه اين كه: «كانَ القُرآن خُلْقُ نَبِيّنا(ص)».( )


  • روح پاكش سوره رحمن بُوَد خُلق نيكش معنى قرآن بُوَد.

  • خُلق نيكش معنى قرآن بُوَد. خُلق نيكش معنى قرآن بُوَد.

(ملاصدرا)

«... و حقيقة القرآن عند المحققين من العرفاء هو جوهر ذات النبى(ص)، و قد سئلت بعض اَزواجه عن خُلقه، فقالت فى الجواب: «كانَ خُلْقُهُ القرآن»... .»( )(ملاصدرا)

و به زبان مثنوى مولوى:


  • چون تو در قرآن حقّ بگريختى با روان انبياء آميختى

  • با روان انبياء آميختى با روان انبياء آميختى


  • هست قرآن حال هاى انبياء ماهيان بحر پاك كبريا.

  • ماهيان بحر پاك كبريا. ماهيان بحر پاك كبريا.

البته پس از قرآن،بايستى درآينه «نفس» اوبه نظاره اش نشست چه اين كه: «... فقل تعالَوا نَدْعُ اَبنائنا و اَبنائكم و نِسائنا و نِسائَكم و اَنفُسَنا و اَنْفُسَكُم...» (آل عمران / 61); نفس و جانى كه كوثر اهدايى خدا به رسولش به حساب مى آيد: «اِنّا اعطيناكَ الكوثر.»(كوثر/1)

2ـ جلوه هاى رحمت الهى نخستين صدرنشين