رابطه جهت گیری مذهبی با عوامل شخصیت

محمدرضا کیومرثی

نسخه متنی -صفحه : 25/ 18
نمايش فراداده

پيچيدگى شناختى و جزم‏انديشى

روكيج ( Rokeach ، 1960 ) يك بُعد از شخصيّت را تعيين كرد كه آن را «جزم‏انديشى» (126) يا «ذهن بسته» (127) ناميد. اين بُعد، در برخى از امور با سلطه‏طلبى مشترك است. كسانى كه در شاخص جزم‏انديشى خود نمره بالا گرفته بودند، در برابر تفكّراتشان سرسخت و در برابر پنداشتن و عجز از پرداختن به آگاهى‏هاى جديد، كم تحمّل و بى‏گذشت بوده‏اند. روكيج دريافت كه در بين دانشجويان امريكايى، «كاتوليك‏هاى كليساى روم» (128) بيشترين نمرات جزم‏انديشى را داشتند، پس از آن‏ها پروتستان‏ها قرار مى‏گرفتند، در حالى كه افراد غيرمعتقد پايين‏ترين نمره را گرفته بودند.

در مطالعات اخير، قضيه مزبور مسلّم بوده است، جز اين‏كه پروتستان‏هاى امريكاى جنوبى نمرات بالاترى نسبت به كاتوليك‏ها داشتند (كيلپاتريك Kilpatrick و همكاران 1970، سيمن Seaman و ديگران 1971).

در پژوهشى از 532 نفر نوجوانِ امريكايى كاتوليك كليساى روم و والدينشان، مشخص گرديد آن‏هايى كه باورهاى دينى نداشتند در قياس با ديگران، پايين‏ترين نمرات جزم‏انديشى را به دست آورده بودند (تامپسون Thompson ، 1974 ).

روكيج دريافت كه افراد جزم‏انديش، گرايش قوى‏ترى به طرد كردن (129) اعضاىِ ساير اديان دارند. به نظر مى‏آيد كه جزم‏انديشى كاتوليك‏ها و بابتيست‏ها (130) قوى‏ترين تأثير را بر طرد كردن ساير فرقه‏ها داشته است.

يك متغير مرتبط، «پيچيدگىِ شناختى» (131) است. ماسن ( Musson, D.J ، 1998) عوامل شخصيّتى گروهى از كشيش‏هاى كليساى انگلستان را به وسيله پرسشنامه شخصيّت كتل 16 PF با افراد عادى مقايسه كرد و به اين نتيجه رسيد كه اين روحانى‏ها نسبت به ديگران بسيار كناره‏جو، باهوش، با وجدان، داراى ثبات عاطفى، مهربان، خلاق و مضطرب هستند.