تلخیصی از کتاب «امریکا رویاروی اسلام استراتژی نظامیگری امریکا بعد از 11سپتامبر»

منوچهر محمدی

نسخه متنی -صفحه : 28/ 24
نمايش فراداده

شروع سلطه سياسي ( آغاز برتري جويي آمريكا)

صعود ايالات متحده به جايگاه سلطه گر جهاني يك نوع فرايند دراز مدت بود  كه به طور جدي با ركود جهاني 1873 شروع شد . در آن زمان ايالات متحده و آلمان شروع به كسب قسمت بيشتري از بازار  جهاني كردند كه اين امر باعث ركود مداوم اقتصادي بريتانيا گرديد. جنكهاي جهاني اول ودوم را ميتوان به عنوان يك جنگ مداوم 30 ساله بين ايالات متحده و آلمان فرض كرد كه با آتش بس موقت و كشمكش هاي محلي  در بين اين دو كشور همراه بود.  
 زماني كه نازيها در آلمان به قدرت رسيدند شروع به تلاش در زمينه پيشي گرفتن از سيستم جهاني كردند. آنها به دنبال ايجاد نوعي امپراطوري جهاني بودند. در عوض اياالات متحده ، نقش حامي ليبراليسم جهاني ميانه را بازي مي كرد ، همچنين ايالات متحده يك نوع اتحاد استراتژيك با  اتحاد جماهير شوروي برقرار كرد كه اين عمل منجر به  شكست آلمان و هم پيمانان او گشت. جنگ جهاني دوم باعث خرابي ساختارهاي اساسي و كشته شدن بسياري از مردم در اروپا و آسيا شدوايالات متحده تنها قدرت  صنعتي بود  كه در معرض اين آسيب  ها قرار نگرفت و حتي بمقدار زيادي نيز از نقطه نظر اقتصادي تقويت شده و موضع خود را استحكام بخشيد . اما بدست آوردن سلطه سياسي عموماً  با موانع عملي سياسي روبرو ميشود. در طول جنگ دول متفق در مورد تأسيس سازمان ملل با هم به توافق رسيده بودند كه اين سازمان  متشكل از كشورهايي بود كه بر ضد دول محور با هم متحد شده بودند .
 شوراي امنيت تنها ساختاري بود كه قدرت استفاده از زور را داشت و از زماني كه منشور سازمان ملل ، حق وتو را به پنج دولت كه شامل ايالات متحده امريكا و  اتحاد جماهير شوروي بود داد از نظر عملي در محدوديت بسياري قرار گرفت . بنابراين محدوديت ژئوپولتيك نيمه دوم قرن بيستم را تاسيس سازمان ملل در 1945 تعيين نكرد بلكه جلسه دو ماه قبل در يالتا (YALTA  )بين روز ولت و نخست وزير بريتانيا ( وينستون چرچيل ) و رهبر اتحاد  جماهير شوروي ( جوزف استالين ) اين محدوديت را مشخص كرد .
توافق هاي رسمي در جلسه يالتا در مقايسه با توافق هاي غير رسمي از اهميت كمتري برخوردار بود.  اين توافق هاي غير رسمي  شامل توافق هاي مطرح نشده اي بود كه فقط با مشاهده رفتار ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي در سالهاي بعد قابل ارزيابي است . بنابراين جلسه يالتا از نظر سياسي به عنوان يك توافق نامه در زمينه وضع موجود بود كه در آن اتحاد جماهير شوروي حدود يك سوم جهان و ايالات متحده بقيه جهان را زير سلطه خود داشتند.
 واشنگتن همچنين با چالشهاي نظامي جدي مواجه بود . اتحاد جماهير شوروي بزرگترين نيروهاي زميني را در اختيار داشت ، در حالي كه دولت ايالات متحده براي كاهش ارتش خود و بخصوص پايان دادن به نظام وظيفه اجباري  تحت فشارهاي داخلي بود . بنابراين ايالات متحده تصميم گرفت كه قدرت نظامي خود را نه از طريق نيروي زميني بلكه از طريق انحصار تسليحات هسته اي ( به علاوه نيروي هوايي كه قدرت استفاده از آنها را داشته باشد ) به اثبات برساند .
  اين انحصار خيلي زود از بين رفت زيرا تا سال 1949 اتحاد جماهير شوروي نيز تسليحات هسته اي خود  را توسعه داده بود . تا سال 1991 ، ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي در موازنه وحشت جنگ سرد با هم توافق داشتند . . بعلاوه بايد به اين نكته نيز توجه كرد كه هر زمان كه اتحاد جماهير شوروي با بحران سياسي در بين رژيم هاي  اقماري خود  مواجه مي شد ( آلمان شرقي در سال 1953 ، مجارستان در سال 1956 ، چكسلواكي در سال 1968 ، و لهستان در سال 1981 ) ايالات متحده خود را بيشتر درگير در كارهاي تبليغاتي نمي كرد و به اتحاد جماهير شوروي اجازه مي داد  كه به آن صورت كه براي خود مناسب مي داند عمل كند . البته اين مورد ، فعاليت عرصه سياسي را در بر نمي گرفت . ايالات متحده از جو حاكم بر جنگ سرد به نفع خود استفاده كرده و اول در اروپاي غربي و سپس در ژاپن ( همچون كره و تايوان ) شروع به  بازسازي اقتصاد جامع كرد .
اين بازسازي اقتصادي كمك به ايجاد يك رابطه مادون – مافوق بين امريكا و كشورهايي كه از كمكهاي او استفاده ميكردند ميگرديد اما اين احساس و گرايش ورود به اتحاديه هاي نظامي و حتي مهمتر از آن نوعي سيستم سياسي وابسته را رشد ميداد.
همجنين ، نبايستي ابزار فرهنگي و تئوريك سلطه سياسي امريكا را دست كم گرفت . سال 1945 بهترين زمان در كسب محبوبيت براي تئوري كمونيسم بود .در واكنش به اين امر ايالات متحده  يك موضع مخالف ضد كمونيستي را به خود گرفته بود . با نگاه به گذشته مرحله اوليه موفقيت آميز به نظر مي رسد  : واشنگتن نقش خود را به عنوان رهبر جهان آزاد و حداقل به همان اندازه كه اتحاد جماهير شوروي موفقيت خود را به عنوان رهبر اردوگاه ترقي خواه و رهبر اردوگاه ضد امپرياليستي معرفي مي كرد نشان داد .