احزاب سیاسی در ایران

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

جلد 1 -صفحه : 84/ 18
نمايش فراداده

1 - فعالان جوان، 2 - عناصر محافظه كار بازار 3 - انديشمندان مسن تر.
1- فعالان جوان كه مدعى هستند انگيزه ئ آنها ميل به محدود كردن اختيارات شاه است و در پى آنند كه آنچه را كه آنها يك حكومت ملى گرا و طبق قانون اساسى مى نامند در ايران روى كار آورند 2عناصر محافظه كار بازارى كه از نيروهاى تجدد گرايى كه در نتيجه ئ برنامه ئ اصلاحاتى شاه بر ايران رها شده است نفرت دارند و مدعى هستند كه شاه، راه و رسم زندگى اسلامى ايران را فاسد كرده است و 3انديشمندان مسن تر كه از لحاظ روش سياسى ليبرال هستند ولى از سركوبى اخير همه ئ فعاليتهاى سياسى كه با سياستهاى شاه و حكومتش تطبيق نمى كند، نفرت دارند.
مخالفين، امروز هيچ گونه تهديدى براى شاه به شمار نمى آيند، در واقع ما از هيچ نوع فعاليت سياسى از جانب آنها اطلاعى نداريم و هيچ گونه چشم اندازى براى اقدام، در آينده ئ قابل پيش بينى، وجود ندارد.
شايد آنچه كه مهم تر است اين واقعيت باشد كه آنها هيچ راه ديگر قابل دوامى را به جاى سلطنت ايران عنوان نمى كنند و اين شرطى است كه موضع ايدئولوژيك آنها را به عنوان مخالفان رژيم تضعيف مى كند استدلالها و شكوه هاى آنها مى تواند به طور اساسى به نداى آشناى قديمى در ايران براى سلطنت مشروطه خلاصه شود.
معذلك ضمن بحث هايى با بعضى از اين مخالفين، كارمند گزارش دهنده، نه تنها تاعثير خوددارى سرسختانه آنها در سازش و مصالحه با حكومت شاه قرار گرفته، بلكه همچنين تحت تاعثير ايمان آنها به پيشگوئى هاى خودشان درباره ئ مظالم اقتصادى كه به زودى بر ايران نازل خواهد شد قرار گرفته است.
به هر حال شاه كه برنامه ئ مدرن سازى كشور را با موفقيت به پيش مى برد، به صحت آرمان خود نيز ايمان داشته و از اين كه كنترل هاى سياسى جارى را حفظ كرده راضى است و مى خواهد اين عناصر در وضعيت تحميلى عدم فعاليت سياسى شان آن قدر بمانند تا پيشگوئى هاى كاساندرا مانندشان به واقعيت بدل شود.
 اشاره به پيشگوئى هايشان در مورد دست به گريبان شدن ايران با بحران هاى اقتصادى و سياسى است - مشاه با پيروزى موفقيت آميز خود از مشى تجدد از طريق برنامه هاى اصلاحى ترقى خواهانه و همچنين بهره بردارى موئثر از نيروى پليس به مرور زمان موفق شده است كه همه ئ نيروهاى سازمان يافته مخالف حاكميت خود را سركوب كند.
در اينجا بايد بر روى اصطلاح سازمان يافته تاعكيد كرد زيرا هنوز بقاياى عناصر مختلف سرسخت غير كمونيست كه در ادامه ئ وجود آنها يك خطر در حال كمون براى نظام كنون است، وجود دارد هدف از اين گزارش تشخيص هويت و محل و موقعيت بعضى از شخصيتها در داخل ايران است كه در حال حاضر شديداہ ضد شاه شناخته شده اند و از همكارى با حكومت بيزارند و تحت شرايط مناسب ممكن است انتظار داشته باشيم كه به ميدان آمده و از يك اوضاع بحرانى براى برانداختن او بهره بردارى كنند.
اينها افرادى هستند كه در گذشته فعاليتهاى سياسى عليه شاه بعمل آورده و از عواقب مخالفت هاى خود رنج هايى نيز متحل شده اند.
تا اندازه ئ زيادى وجهه و اهميت سياسى آنها به عنوان مخالفان رژيم در نتيجه اين اصل، كه آنها دلفريبى هاى دولت را براى انصراف از مخالفتشان در قبال سمتهاى خود و ساير امكانات رد مى كنند و از سازش به هر ترتيبى با رژيم شاه به طور سرسختانه اى خوددارى مى كنند.
اين روش سازش ناپذير آنهاست كه آنها را از تعداد كثيرى از هموطنان خويش كه از بعضى از جنبه هاى فرمانروايى شاه انتقاد كرده ولى فعلاہ لااقل، با قدرتهاى حاكمه از در صلح درآمده اند و به خودشان اجازه داده اند كه در بافت ايران امروزى جذب شوند، متمايز مى كنند.
آنهايى كه در ايران در گذشته، يك نقش رهبرى در فعاليتهاى مخالفت آميز داشته اند و سرسختانه با شاه مخالفند از لحاظ تعداد بسيار معدوداند معذالك نداى آنها وسيع تر از آن است كه تعدادشان القاع مى كند و اهميت آنها در الگوى اوضاع ايران را نمى توان ناديده گرفت.
به هر حال قدرت بالقوه آنها را نمى توان بيش از آنچه كه هست جلوه گر ساخت زيرا تاريخ گذشته ايران به روشنى دلالت بر محدود بودن ظرفيت آنها براى سازمان يافتگى در حصول به مقاصد خود، يعنى قدرت سياسى مى كند، آنها امروز از لحاظ سياسى كاملاہ غير فعال هستند.
شايد آنچه كه مهم تر است اين باشد كه آنها هيچ راه ديگر قابل دوامى را به جاى سلطنت ايران عنوان نمى كنند و اين شرطى است كه موضوع ايدئولوژيك آنها را به عنوان مخالفان رژيم تضعيف مى كند.
استدلالها و شكوه هاى آنها چيزى است كه اندكى بيش از نداى شناخته شده ايى در ايران براى سلطنت مشروطه به شمار مى آيد.
تقريباہ همه ئ افرادى كه در اين گير و دارند به نحوى از انحاع با جبهه ئ ملى ارتباطاتى داشته اند.
آنها در واقع بقاياى رهبرى گروه هاى مخالف هستند كه جبهه ئ ملى را تشكيل مى داد.
براى مقاصد تحليلى، آنها را مى توان به بهترين نحوه به سه گروه تقسيم كرد.
1 - فعالان جوان 2 - عناصر بازارى محافظه كار 3 - انديشمندان مسن تر .
البته هر يك از مخالفين مورد بحث و مطالعه، دقيقاہ در يكى از اين سه مقوله گنجانده نمى شوند ولى روى هم رفته اين سه مقوله تشريح كننده جهت گرايشهاى اساسى آنهايى است كه در مقوله ئ مورد بحث قرار گرفته اند اين سه گروه يا مقوله به ترتيب آن چه كه ما به عنوان اهميت آنها تلقى مى كنيم مورد بحث قرار گرفته اند و آن، اهميت آنها از لحاظ ايجاد درد سر براى شاه است.
1 - فعالان جوان: همان طورى كه اين برچسب القاع مى كند آنها بيشتر متمايل به فعاليت بوده و بدين ترتيب نگرانى فورى را براى رژيم تشكيل مى دهند.
مخاطبان آنها تحصيل كردگان جوان اجتماع و در درجه ئ اول دانش آموزان دبيرستانها و دانشجويان دانشگاهها هستند و همچنين ايرانيان جوان ترى كه در دستگاه مشغولند از جمله كارمندان دولت و شايد آنچه كه مهم تر است، نظاميان و سازمانهاى پليسى.
قدرت نداى آنها بيشتر جنبه ئ احساسى دارد ولى در عين حال در اصطلاحات انديشمندانه لفافه پيچى شده است و فرياد آنها براى عدالت طبق قانون است كه به وسيله ئ قانون اساسى ايران تضمين شده است.
تعمد آنها نسبت به مدرنيزه كردن كامل سياسى ايران با تاعكيد ويژه بر روى از ميان بردن آن چه را كه آنها خودكامگى مطلق شاه مى نامند مى باشد.
هر چند بيشتر آنها علناہ زندگى خود را با شاهى كه اختياراتش به نحو محسوسى كاهش يافته باشد، اعلام مى دارد، ما شك داريم كه عده ئ معدودى از آنها، اگر امان داشته باشند نهاد سلطنت را به نفع يك جمهورى از ميان بردارند.
آنها در تنظيم نداى خود براى سلطنت محدود از غرور ملى بيشتر ايرانيان جوان هنگامى كه آنها درباره ئ نهضت مشروطه ايران در اوايل قرن بيستم مى انديشند، اسنفاده كامل مى نمايند.
همچنين يادبود مصدق و ملى شدن نفت كه هنوز هم در ميان جوانان ايرانى داراى عكس العمل هاى مساعد است مورد بهره بردارى قرار مى گيرد.
الفداريوش فروهر چهل ساله، گفته مى شود كه در محافل جوانان ايرانى امروز از محبوب ترين مخالفان رژيم است.
سالهاى طولانى فعاليتهاى او در مخالفت با رژيم و رهبرى حزب ملت ايران گواهى دهنده ئ عمق تعهدات سياسى اوست.
وى آخرين بار به دلايل سياسى در سپتامبر 1964اوايل مهر 1343در زمانى كه حزب ملت ايران تحت رهبرى ايران مبارزترين و سازمان يافته ترين جزع مركبه ئ جبهه ئ ملى به شمار مى رفت، دستگير شده بود.
او 25 اكتبر 1966سوم آبان 1345از زندان آزاد شد در حالى كه از مخالفت وى با شاه چيزى كاسته نشده بود و بدين ترتيب تاكنون هر گونه اغوا گرى شاه رژيم را براى متقاعد كردن او به انصراف از مخالفت سياسى خويش رد كرده است.
يك عضو حزب ملت ايران كه به طور مرتب با فروهر ملاقات مى كرد به افسر گزارشگر گفت كه آخرين كوشش حكومت در فوريه 1968بهمن 1346هنگامى كه هويدا نخست وزير، فروهر را براى صحبت به دفتر خود دعوت كرد صورت گرفت.
در جريان ملاقات نخست وزير سمتى به عنوان مشاور حقوقى در يكى از وزارت خانه ها به فروهر كه از لحاظ حرفه، حقوقدان است پيشنهاد كرد مشروط بر اين كه وى از مخالفت خود با حكومت منصرف شود فروهر اين پيشنهاد را به نحو قاطعى رد كرد و به جاى آن راه به انتظار نشستن براى فرصت مناسب، در هنگامى كه اقدام سياسى عليه شاه عملى باشد، را انتخاب كرد.
فروهر از سوى مقامات امنينى كه توجه ويژه اى نسبت به محفل دوستان او دارد، تحت مراقبت قرار گرفته است.
او تماس غير مستقيمى با دانشجويان ناراضى دانشگاه تهران دارد و درباره ئ فعاليتهاى موجود در محوطه ئ دانشگاه كاملاہ در جريان است.
او ظاهراہ از خود درآمدى ندارد، بلكه متكى به حقوق معملى همسرش مى باشد.
در زمانى كه بسيارى از ايرانيان سرخورده از لحاظ سياسى، به خود اجازه داده اند كه بر اثر ياس به سوى همكارى با حكومت روى آورند، موضع محكم فروهر در قبال همكارى به او كمك كرده است تا پرستيژ و جذابيت او در برابر جوانان ايرانى بالا رود.
گفته مى شود كه او در حال حاضر داراى پيروان معدود ولى بسيار ايثارگرى است كه اگر دولت كنترلهاى را بر فعاليتهاى سياسى شل كند پيروان او به آسانى افزايش خواهند يافت.
به ما گفته اند كه فروهر و پيروان او از برنامه ئ ملى كردن و همه ئ كوششهاى مهم اقتصادى در كشور طرفدارى مى كنند.
آنها اجازه خواهند داد كنسرسيوم نفت به فعاليتهاى خنود در ايران ادامه دهد ولى انتظار خواهند داشت كه درآمد ايران از اين بابت بهتر شود.
در امور خارجى فروهر يك سياست خارجى ملى حقيقتاہ مستقلى را براه خواهد انداخت و در پى استقرار مناسبات نزديكتر با دولتهاى عربى ترقيخواه خواهد بود.
ب - عبدالرحمن برومند كه اكنون حدود 40 ساله است از فعالان جوان جبهه ئ ملى بود كه در اوائل دهه ئ 13391960 ه.
شاز سياستهاى ميانه روى الهيار صالح كه در آن زمان رهبر جبهه ئ ملى بود، سرخورده شده بود.
او در تهران زندگى مى كند و هنوز هم شديداہ با شاه مخالف است.
او در دوران اوج فعاليتهاى جبهه ئ ملى نماينده ئ ناسيوناليست ها در منطقه ئ اصفهان بود.
در حال حاضر يك بار است و با مساعدت مالى پدر زن ثروتمندش كازرونى كه يك كارخانه ئ دار در اصفهان است زندگى مى كند.
ج - هدايت اله متين دفترى - نوه ئ 37 ساله ئ محمد مصدق قديس مرحوم جبهه ئ ملى، در تهران زندگى مى كند و حقوقدانى حرفه اى است.
او در ميان هر سه گروه مخالفان رژيم به خوبى شناخته شده است و مى تواند به طور كلى تماسهائى با اين گونه عناصر برقرار كند.
در سالهاى اخير او توجه خود را بيشتر به سوى فعالان جوان و به ويژه داريوش فروهر معطوف كرده است.
در سال 1342، 1967 ه.ش
مقامات امنيتى درباره ئ مناسبات او با فروهر نگران شده و به ويژه به تحريكات متين دفترى و فروهر در ايجاد سر و صداى فراوان در دانشگاه تهران مظنون شدن.
تماسهاى متين با خارج حائز اهميت است زيرا او مى تواند به عنوان مجرائى براى درز كردن اخبار ناراحت كننده اى درباره ئ شاه و حكومت او در كشورهاى خارج مورد استفاده قرار گيرد.
شايان توجه است كه يك حقوقدان آمريكائى كه از يك دانشجوى ايرانى در ايالات متحده عليه تبعيد به ايران دفاع مى كرد در سال 13471968 ه.شبه ايران آمد و به او توصيه شد كه به عنوان واردترين فرد براى تماس با مخالفان سياسى رژيم متين دفترى تماس بگيرد.
خود متين دفترى در آوريل 1968فروردين 1347از سوى اشخاصى كه گمان مى رود به دستور مقامات عمل مى كردند مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
متين دفترى بسرعت كوشيد از اين حادثه ئ ناگوار به نفع خود بهربردارى كرده و توجه بين المللى را به آنچه كه او طرق رژيم پليسى شاه مى ناميد جلب كند.
كوششهاى او براى آنكه موضوع مورد توجه كنفرانس حقوق بشر در تهران قرار بگيرد موفقيت نداشت معذلك اين حادثه از سوى راديوى زيرزمينى كمونيستى پيك ايران مورد بهره بردارى قرار گرفت كه در 9 مه 1968 ارديبهشت 1347پخش شد و حكومت ايران را دچار دردسر كرد.
متين دفترى با كارمندان سفارتهاى بيگانه در تهران از جمله سفارت آمريكا و انگليس و هند تماسهائى دارد.
ما درباره ئ تماس او با كشورهاى بلوكشرق - مترجماطلاعى نداريم.
و خود متين دفترى هم تاكنون علاقه اى به چنين تماسهايى ابراز نداشته است.
متين دفترى به نطر مى رسدد كه بيشتر تمالات انديشمندى دارد تا اينكه جهت گراى هاى عملى داشته باشد معذلك همكارى او با فروهر كه داراى جهت گيرى هاى عملى است القاكننده يك تركيب تهديدكننده اى است كه مقامات در سال 1346، 1967 ه.ش  به سرعت به آن پى بردند و در مقابل آن همچنان نظارت دائمى برقرژار كرده اند.
متين دفترى مدعى است كه تحت نظر قرار گرفتن او از سوى پليس امنيتى جنبه پراكنده دارد ولى هنگامى كه حكومت در انتظار آشوب و درد سر در محوطه هاى دانشگاه است، به اوج خود مى رسد.
د - سياست گذار برليان و عباس نراقى - دو دانشجوى دستگير شده در دسامبر سال 1963 بدليل فعاليتهاى سياسى خود در محوطه دانشگاه تهران قبل از اينكه در ژانويه 965 براى محاكمه جلب شوند، زندانى شده بودند و بدنبال آن آنها رابه ارتش فرستادند از قرار معلوم آنها خدمت نظامى خود را در ارتش به پايان رساندند ولى هيچگونه اطلاعى از محل دقيق آنها در حال حاضر وجود ندارد.
2 - عناصر محافظه كار بازارى - بيشتر به علت اينكه مخالف با نيروهاى نوع گراى هستند كه به عقيده آنها برروى عوام الناس ايران رها شده اند، با شاه مخالفند.
آنهاترجيح مى دهند كه بر اين نيروى شهر بر چسب غربى يا بيگانه بزنند، ولى اساساہ مبارزه ئ آنها عليه تحولات ترقى خواهانه اى از قبيل آزاد سازى زنان و غير مذهبى كردن نهادهاى سنتى و به فساد كشيد شدن بافت اخلاقى ايران و برهم خوردگى عمومى طرز زندگى سنتى ايران است.
رژيم شاه بعلت اينكه تحت قيوميت بيگانگان قرار گرفته و يا دست بهايى ها مى باشد و يا آنكه بقدرى فاسد است كه نياز به سرنگونى كامل و جايگزين شدن آن به توسط اشخاصى است كه به سنتهاى اسلامى وفادار بوده و از نيروهاى بيگانه مستقل باشند، مورد حمله قرار مى گيرد.
اصلاحات ارضى و تدابير ماليات گيرى به عنوان پيدده هاى ضد اسلامى تلقى مى شوند زيرا آنها