احزاب سیاسی در ایران

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

جلد 1 -صفحه : 84/ 51
نمايش فراداده

در گفتگو با مصطفى فاتح در روز سوم ژوئيه او توجه مرا به يك سلسله مقالات درباره ايران كه در يك روزنامه ايالات متحده كه به عقيده او واشنگتن استار است منتشر شد ه، جلب كرد.
اين مقالات بوسيله شخصى بنام واسيلى از اعضاع سابق سفارت شوروى در اينجا نوشته شده است و گويا فعاليتهاى سادچيكوف " سفير وقت شوروى در تهران " را در سالهاى اخير توصيف مى كنيد.
اين مقالات ترجمه شده و در روزنامه آتش منتشر شده است.
اسامى ايرانيان برجسته اى كه با سفارت شوروى تماس نزديك داشته اند در اين ترجمه ها داده نشده است و هر چند سردبير در پرانتز اشاره كرده است كه اين نامها در متن اصلى به طور كامل ذكر گرديده.
يكى از نامهاى ذكر شده بشكل دكتر مى باشد كه بعقيده فاتح، شايگان است بدين مناسبت فاتح ارتباطهاى مظنون شايگان را با شركت بيمه شوروى كه وكيل مدافع آن بود يادآورى كرد و گفت: دلايل ديگرى نيز دارد تا نشان دهد كه شايگان يك عامل شوروى است.
او گفت هنگاميكه هريمن نماينده سيار آمريكا در تابستان 1330 در ايران بود او " يعنى فاتح " سوع ظنهاى خود را به ميدلتون، كاردار انگليس اظهار داشته بود چند ماه بعد هنگامى كه از ميلتون پرسيده شد كه آيا يان سوعظن ها مورد رسيدگى قرار گرفته است يا خير؟ گوياميدلتون پاسخ داده بود تحقيقات، ثابت كرده است كه سوعظنها بجا بوده اند.
فاتح افزود، طبق اطلاعاتى كه در دست دارد، ارتباط شايگان با سفارت شوروى مستقيم بوده و از طريق حزب توده يا هر يك از گروههاى جبهه " ملى " كه وى با آنان سرو كار دارد انجام نمى گيرد.
در اين مقالات نام دو نفر ديگر كه با شايگان دوست نزديك بوده و نيز با سفارت شوروى ارتباط داشته اند ذكر شده سات كه بعقيده فاتح عبارتند از حسيبى و سنجابى.
نام چند ژنرال ديگر نيز ذكر گرديده ولى فاتح از تشخيص هويت آنها عاجز بود.
6 ژوئيه 15 1953 تير 2331 ضميمه شماره 7 نسخه خيلى محرمانه بيانه اى بتاريخ اكتبر 1953 " مهر 2331 " دكتر شايگان  محسن قره گزلو گفت كه شايگان تا چند هفته اخير مشاور حقوقى ايرانى وابسته اقتصادى و يا مشاور حقوقى ايرانى مركز آموزش اقتصاد روسها بوده است.
24 فروردين 0431 تاريخ:

گزارش در مورد سيد على شايگان:

ضميمه شماره 8 رونوشت گزارش سرى تهيه شده توسط ساواك در تاريخ 24 فروردين 0431 گزارش در مورد سيد على شايگان مقصود: بخش سرى سفارت آمريكا در مورد وى اطلاعاتى خواسته است.
توصيف: دكتر سيد على شايگان فرزند حاج سيد هاشم مولايى متولد سال 1281 " 1902ه.
ش.
" تحصيلات: او در دبستانهاى شريعت و شفائيه در شيراز تحصيل كرده و نيز دو سال دبيرستان را در آنجا گذراند و پس از تحصيل ادبيات فارسى و عربى براى مدتى به تهران آمد و ابتدا در دبيرستان دارالفنون و سپس در دانشكده حقوق به تحصيل پرداخت.
پس از اخذ درجه ليسانس از طرف دولت به پاريس اعزام شد و در آنجا به تحصيل حقوق پرداخت و در سال 1312 به تهران بازگشت و بعنوان استاد دانشگاه تهران استخدام شد.
سمتهايى كه داشته است: نايب رئيس دانشكده حقوق و وكيل دادگسترى در سال 1319، مشاور وزارت دارائى و عضو شوراى عالى فرهنگ، عضو شوراى عالى دانشگاه، عضو كميته مختلط نفت، عضو كميته اخراج، نماينده مجلس در دوره هاى شانزدهم و هفدهم قانون گذارى، حقوقدان و مشاور حقوقى براى  ايران سوف ترانس  و شيلات كه در آن زمان تحت مالكيت شوروى بود.
" از سال 1322 تا سال 1326 " ، وكيل سفارت شوروى در دفاع از دعاوى اين سفارت در دادگاههاى ايران و در حال حاضر استاد حقوق بين الملل در يك دانشگاه آمريكا مى باشد.
سابقه سياسى: دكتر شايگان يكى از بنيان گذاران جبهه ملى بود ولى پرونده او نشان مى دهد از زمانى كه وارد سياست شده است، تمايلاتى نسبت به حزب توده و روسها داشته است.
اعمال او نيز اين ادعا را تاعئيد مى كند، زيرا براى مدت چهار سال به عنوان حقوقدان براى  ايران سوف ترانس  كار مى كرده است و همچنين مدتى براى سفارت شوروى.
هنگامى كه دكتر فريدون كشاورز، عضو كميته مركزى حزب توده، وزير فرهنگ بود، دكتر شايگان معاون او بود.
دكتر شايگان وزارت فرهنگ را براى مدتى بعهده گرفت كه در اين سمت از عناصر حزب توده در وزارتخانه پشتيبانى مى كرد.
در جريان اجتماعى در اقامتگاهش در سال 1328 گفت :  هنگامى كه من وزير فرهنگ بودم هرگز اجازه ندادم آسيبى به توده ايها برسد.
من از سوى قوام السلطنه و ساير رهبران حزب دمكرات تحت فشار قرار گرفته بودم كه توده ايها را در مضيقه بگذارم ولى من ايستادگى كرده دستورات آنها را اجرا نكردم  .
بدنبال سوء قصد بجان شاه در 1328 وى به عنوان وكيل مدافع از عناصر توده اى دفاع كرد.
هنگامى كه انتخابات عمومى د رسال 1328 برگزار شد، او جمعيت مبارزان را بنياد گذاشت و توده ايهاى قديمى حداكثر استفاده را از رهبران اين جمعيت بعمل آوردند.
براساس اطلاعاتى كه از آمريكا د رسال 1330 بدست آمده دكتر شايگان با ديپلماتهاى شوروى در آمريكا ملاقات كرده و به آنها درباره علاقه خود نسبت به خزب توده ايران اطمينان داده است.
در سال 1330 به او پيشنهاد رهبرى هواخواهان صلح داده شد و او اين سمت را پذيرفت.
گزارش ديگرى در سال 1330 حاكى است كه دكتر شايگان مورد اعتماد مقامات شوروى بود و حزب توده از ميان اعضا هيئت مامور در لاهه، فقط از دكتر شايگان پشتيبانى مى كرد.
او و دكتر فاطمى " اعدام شد " هنگامى كه مصدق بر سر كار بود از حزب توده پشتيبانى مى كردند.
آقاى شايگان عضو كميته هشت نفره بود و قطعنامه هاى مورد پشتيبانى اين كميته را تنظيم مى كرد.
او همچنين در تنظيم قوانين تهيه شده بتوسط دكتر مصدق و قانون تقسيمات ايالتى به سرپرستى دكتر صديقى كه در آن زمان وزير كشور بود دست داشته است.
رفراندوم، بيشتر انديشه او بود و نخستين سخنران اجتماعى كه در بعد از ظهر روز 25 مرداد 1332 در ميدان بهارستان برگزار شد، او بود كه شديدا ضد سلطنت است و جممله معروف  شرق دستخوش تحولات است، چرا دولتها نباشند  از كلمات قصار اوست.
او همراه مصدق به دادگاه بين المللى لاهه رفت و در فعاليتهاى ضد سلطنت و ضد شاه راهنماييهايى به مصدق كرد.
او نخستين مردى است كه اعلاميه 30 تير را امضا كرد.
وى بدنبال حوادث 30 تير نطق شديدى عليه دربار شاهنشاهى و شانزدهمين دوره قانون گذارى ايراد كرد.
دكتر شايگان يكى از وزيران كابينه مصدق بود و به اعضاع حزب توده آزادى عمل داد.
بدنبال جنبشهاى ملى 28 مرداد او بدليل دفاع از سرنگونى رژيم و متقاعد كردن مردم به بدست گرفتن اسلحه عليه شاه، محاكمه شد و به ده سال حبس با اعمال شاقه محكوم گشت.
او بعدا از سوى شاه مشمول بخشودگى قرار گرفت و آزاد شد.
در سال 1336 گذرنامه اى براى سفر به اروپا دريافت كرد كه گويا بدليل معالجات پزشكى بوده و پس از اينكه تقاضاى او به تصويب شاه رسيد ايران را ترك كرد.
 او در حال حاضر رهبرى ايرانيانى را كه مخالف رژيم سلطنتى هستند بعهده دارد و با مساعدت سيف پور فاطمى، برادر دكتر فاطمى " اعدام شده " سازمان دانشجويى ايران آزاد را تاعسيس كرد و سرگرم فعاليل مخرب عليه كشششور و تاج و تخت مى باشد.
اطلاعات ناشى از شايعات مربوط به جبهه ملى حاكى از آن است كه او با مقامات آمريكا در تماس است.
دكتر شايگان با اغلب دوستان و همكاران قديمى خود و رهبران جبهه ملى تماس و مكاتبه دارد.
 مراتب فوق براى اطلاع شما عرضه شد.
خواهشمند است با توجه به اين مراتب پاسخى براى سفارت آمريكا بفرستيد.
تهيه شده بتوسط  آراتارور  امضاع 13 آوريل 24 1961 فروردين 0431 در حاليكه هيچكدام از اسناد فوق مسجل نمى كند كه دكتر شايگان عملا عضو حزب توده " حزب كمونيست ايران " بوده است، علاوه بر ساير اطلاعات زيان آور، اين اسناد حاكى از آن است كه او رهبرى جمعيت هواخواهان صلح " يا كميته صلح، نداى صلح، طرفداران صلح و جمعيت هواداران صلح " را در سال 1330 پذيرفته و اعلاميه صلح استكهلم را امضا كرده و نماسنده نكنگره دوم صلح جهانى در مسكو در سال 1329 بوده است.
اگر چه دكتر شايگان از پذيرفتن اينكه وى از عناصر توده در اين كشور پشتيبانى مى كند و يا اينكه او عضو حزب توده بوده است، خوددارى مى كند، ظاهرا فعاليتهاى مشروح فوق، او را طبق بند " 32-a  212 " فاقد صلاحيت نشان مى دهد و چنين احساس شود كه اداره مهاجرت و ترك تابعيت بايستى از او بازپرسى كند.
هرچند ارتباطات او با هواخواهان صلح در گزارش نقل شده سفارت تحت شماره 22-VMO مورخه 3 آبان 1340 ذكر شده است، تا آنجاييكه مى توان از اين گزارش بازپرسى ضميمه شده به گزارش 34-VMO مورخ 14 ارديبهشت 1341 استنباط كرد، او در اين مورد تحت بازپرسى قرار نگرفته است.
اين ممكن است در نتيجه آن نباشد كه به اين سازمان به عنوان جمعيت هواداران صلح اشاره شده است ولى اين همان جمعيتى است كه بنامهاى مختلف مانند كيمته صلح نداى صلح، طرفداران صلح و هواخواهان صلح مشهور است و در ضميمه الف بخش چهار نمايش يك، تحت نام  جمعيت طرفداران صلح  به عنوان يك سازمان جبهه كمونيستى مشهور شده است.
توصيفى از اين سازمان كه اخيرا بتوسط منابع كنترل شده آمريكايى تهيه شده در زير نقل مى شود.
طبقه بندى: خيلى محرمانه كميته صلح يا نداى صلح 1 با اشاره به يادداشت مورخه 16 فروردين 1341 شما در مورد موضوع فوق: همانطورى كه ذكر شده است كاملا مشخص نيست ولى مراتب زير ممكن است براى روشن شدن آن كمك كند.
2 على بزرگ علوى يك عضوى كميته مركزى حزب توده همچنان نماينده جمعيت ايرانى طرفداران صلح كه گاهى جمعيت ايرانى هواداران صلح ناميده مى شود، در شوراى جهانى صلح مى باشد.
ساير ايرانيانى كه در حال حاضر گزارش شده است كه در ستاد اين سازمان در وين مشغول بكار مى باشند عبارتند از قاسم ثقفى، گداعلى مستوفى " يا مصطفوى- م " و ميهندخت جنگلى.
3 جمعيت ايرانى هواداران صلح " رجوع شود به پاراگراف دو همانطورى كه مشاهده مى شود عناوين انگليسى آن بسيار مششخص نيست " در طى هفته اول مرداد ماه سال 1329 به منظور جمع آورى امضا، براى عرضه صلح استكهلم، تحت رياست ملك الشعراع بهار تشكيل شد، عده اى از رهبران سياسى غيركمونيست و انديشمندان ، تصميم گرفتند تا اين عرضه را كه از كمونيستها نشاعت گرفته امضاع كنند، كه از جمله آنها بسيارى از محافظه كاران سرسخت نيز بودند.
اين سازمان تاعثير سياسى چندانى نداشت تا اينكه در اواخر سال 1329 كنترل كمونيستى سازمان به نحو فزاينده اى آشكار شد.
مرگ بهار در 2 ارديبهشت 1340 آخرين مانع را در راه به ره بردارى كامل كمونيستى هواداران صلح از ميان برداشت.
هيچگونه كوششى براى سركوب كردن فعاليتهاى اين جمعيت به عمل نيامد و تبليغ براى جمع آورى امضا براى عريضه صلح، به طور علنى در تهران و شهرستانها انجام مى گرفت.
هواداران صلح هيچگونه فرصتى را براى بهره بردارى از بى نظمى هاى داخلى در زمينه هاى كار و غيره و در جريان اوايل دهه 1330 از دست ندادند و ككوششهاى خود را از طريق حمله بر عليه ايالات متحده و همه كشورهاى متفق آن به عنوان جنگ افروز تهديد كننده صلح، متمركز ساختند.
هنگامى كه برادران لنكرانى روزنامه مصلحت و نشريه ستاره صلح را كه هر دوى آنها در ماه مرداد 1329 منتشر شده و از خط مشى كمونيستى پيروى مى كردند، منتشر نمودند كنترل فعال كمونيستى به نحو فزاينده اى آشكار شد.
4 يكى از چشمگيرترين تظاهراتى كه توسط گروه جبهه توده در تاريخ 10 ژوئيه 19 " 1951 تير 1330 " صورت گرفت تظاهراتى بود كه از سوى هواداران صلح سازمان داده شده بود كه در آن يك جمعيت ده هزار نفرى عليه  اورال هاريمن  ، فرستاده ويژه ترمن رئيس جمهور آمريكا تظاهرات كردند.
اين تظاهرات در مقابل سفارت آمريكا آغاز شد و با يك زد و خورد شديد در ميدان مجلس با شركت زره پوش و تانك كه بطرف جمعيت هواداران شليك مى كرد، خاتمه يافت.
5 هواداران صلح در مبارزات انتخاباتى دوره هفدهم مجلس سهم بسزايى داشتند.
اكثريت جبهه حزب توده، ائتلافى بنام حزب دمكرات تشكيل داد كه هواداران صلح از آن كنار گذارده شدند.
زيرا اين جمعيت از لحاظ بين المللى به عنوان جمعيت برخوردار از پشتيبانى شورورى شناخته شده بود و بنابراين نبايد در امور داخلى به نحو مشخصى شركت كند.
 مع ذلك هواداران صلح از همان كانديداهاى حزب توده پشتيبانى كردند.