فكر مى كنند با اعمال فشار اقتصادى مى توانند ما را به زانو در بياورند.
هر چند يكبار آهاى نمايشى مى دهند و تلاش مى كنند تا وقت دولت كه بايستى وقف توسعه برنامه هاى اقتصادى و اجتماعى بشود، به هدر دهند.
هنگامى كه قدرتهاى امپرياليستى تشخيص دهنده ما به طور جدى شروع به اجراى اصلاحات اقتصادى واجتماعى نموده ايم، آنها بايستى خيلى مايل باشند كه پيش ما بيايند و شرايط ما را قبول كنند.
" " در اواسط سال 1333 نظرات صالح به طور اساسى تغيير كرد.
منابع كنترل شده آمريكايى در آذر همان سال گفته وى را گزارش نمودند، كه نهضت مقاومت ملى اشتباه خود را در تلاش براى همكارى با حزب توده پى برده است.
علاوه بر اين، او اظهار داشت كه نعضت مقاومت ملى بايستى سياستى جديد را در پيش گيرد و يك برنامه ناسيوناليستى در جهت غرب كنه نه خط چپ افراطى را دنبال كند و نه راست فاسد افراطى را.
در اين دوره است كه اولين بار گزارش شده كه صالح از همكارى نزديك با ايالات متحده طرفدارى مى كند.
اين تصميم كاملاہ بر مبناى واقعيت و اين فرضيه قرار داشت كه هيچ دولت ايرانى بدون كمك خارجى نمى تواند به قدرت برسد.
از اين كمكهاى قابل حصول، روسها يك دولت هيچكاره بى طرف مى خواهند كه پيشرفت اقتصادى در ايرن را افزايش نخواهد داد.
انگليسى ها خواهان تسلط بر اقتصاد به منظور بدست آوردن سود مالى مى باشند، كه اگر انگليسى ها تلاش نمى كردند تا سياستهاى داخلى را نيز كنترل نمايند، زياد مورد مخالفت قرار نمى گرفت.
آمريكاييها حداقل هيچگونه خواسته ارضى يا سياسى در ايران ندارند و خواهان يك دولت دمكراتيك پيشرو هستند كه بايستى صد در صد ضد كمونيست باشد.
زمانيكه اين تصميم گرفته شد، صالح شروع به مطرح كردن پيش درآمدهايى براى به خدمت گرفتن حمايت ايالات متحده نمود " از قبيل دعوت سفير هندرسن به خانه اش و تلاش براى تماس با قاضى دوگلاس " .
در 1336 در اظهار حمايت شوم خود از دكترين آيزنهاور اين اقدامات به اوج خود رسيد.
زمانيكه اين اعلاميه نه فقط باعث غيرقانونى اعلام شدن حزب ايران توسط يك مجلس خشمگين شد بلكه سفارت آمريكا را نيز شديداہ عصبانى كرد، صالح تسليم شد.
در گفتگو با دوستان ملى گراى خود، وى از به خدمت درآوردن حمايت آمريكا اظهار نا اميدى كرد.
او اذعان داشت كه نمى داند چرا ايالات متحده همچنان با يك طرز فكر رو به افول متحد است.
در حاليكه هر قاعده سياسى دراز مدت علمى تدبير قوا، ايجاب مى كند كه ايالات متحده با نهضتهاى ناسيوناليست كه لامحاله پيروز خواهند شد دوست باشد.
در تمام دوره ئ اواسط دهه ئ 30 حزب توده از طريق روزنامه ها، اعلاميه ها و جزوات، چيزى را كه جناح راست نهضت مقاومت ملى مى نامند بطرز شديدى مورد حمله قرار داد، كه آن جناح از اعضايى تشكيل شده كه شديداہ با تشريك مساعى با كمونيست مخالف هستند.
رهبريت حزب ايران و خصوصاہ صالح به عنوان اين كه طالب يك معامله با ايالات متحده مى باشند مورد تقبيح قرار گرفت.
پس از انقلاب عراق، كميته مركزى حزب توده عليرغم حملات مستمر علنى به نهضت مقاومت ملى بطور مداومى تلاش نمود تا تماسهايى با رهبران بلند پايه ناسيوناليست به منظور همكارى با آنها برقرار نمايد.
منابع كنترل شده آمريكايى گزارش مى نمايد كه از 1337 به اين طرف پيشنهادات بيشمارى به خود صالح شده است كه تماماہ نا موفق بوده اند.
علامت تغيير روش نهضت مقاومت ملى موافقت ضمنى در اين مورد بود كه مصدق اغلب مرتكب اشتباه مى شد و اين اشتباهات نبايستى تكرار شود.
در يك نشست كميته مركزى نهضت مقاومت ملى توسط منابع كنترل شده آمريكايى گزارش شده كه گفته شده احساساتى ها و ايده آليستهاى افراطى باعث شكست مصدق شدند و با اين وجود ناسيوناليستها نمى توانند به طور علنى ايده آلهاى او را نفى كنند.
نياز به اين نيست كه سياست سطح بالا در شئون مختلف مورد بحث قرار گيرد ولى بايد در كنار ديگر كارها تدبير شود.
بايستى متذكر شد كه صالح نه فقط لحن برنامه ناسيوناليستى را به ميانه روى تغيير داد بلكه رهبريت نهضت مقاومت ملى را براى انعكاس اين تغيير تجديد سازمان كرد.
ايده آليستهاى جوان مثل اصغر پارسا و دكتر شاهپور بختيار پس از اينكه مشخص شد اختلاف حساسيت زيادى بوجود آورده اند.
از كميته مركزى نهضت مقاومت ملى حذف شدند.
پايين تر از صالح رهبريت جوان " چهل ساله " و عموماہ ميانه رو شامل احمد زنگنه، سيد باقر كاظمى، سيف اله معظمى، مهندس مهدى بازرگان و دكتر عبداله معظمى بودند.
از 1335 زمانى كه دولت از اجازه دادن بوى براى نامزدى انتخابات مجلس نوزدهم سرباز زد تا هنگام انتخابات امسال تابستان، فعاليتهاى سياسى صالح محدود بوده است.
با اين حال فعاليت او به سختى از نوع سنتى بود.
مطابق يك گزارش بيوگرافى سفارت در بهمن 1338 اين فعاليت تقريباہ به طور كامل شامل ملاقات مرتب با همكاران و دوستان قديمى سياسى براى گفتگو در مورد سياست جارى دولت ايران بود.
اگر اين فقدان فعاليت ادامه يابد، صالح احتمالاہ بيشتر يك رئيس پوشالى و سمبوليك، نظير مصدق خواهد شد ولى در حال حاضر وى هنوز محتلمترين امكان براى نخست وزير شدن مى باشد.
اگر كه تغيير جدى در شكل و ساخت فعلى دولت ايجاد شود.
فعاليت هاى انتخاباتى تابستان تنها چند موردى درباره هدايت برنامه مبارزه انتخاباتى صالح دراين تابستان بايد گفته شود.
پس از آشكار شدن كنترل انتخابات تاكتيك صالح اين بود كه تا آنجايى كه امكان داشت روى فعاليتهاى متقالبانه دولت " هم در داخل و هم در خارج " تبليغ نمود.
وى در اين كار به مقدار زيادى موفق بود.
با اينحال در تمام مدت با آگاهى ولى با مداومت، تلاش نمود تا خود را از عوامل ناسيوناليست افراطى جدا سازد و از يك جدايى غير قابل جبران با شاه خوددارى كند.
مطالب زير نكات برجسته فعاليت انتخاباتى صالح هستند: در هشتم تير ناسيوناليست ها نامه سر گشاده اى با امضاء صالح را به قول نخست وزير، منتشر ساختند كه شركت ناسيوليست ها را در انتخابات اعلام مى داشت، و اصرار ميورزيد كه وعده هاى دولت براى آزادى انجام شوند.
همانطور كه انتظار مى رفت ساواك از دادن اجازه انتشار آن در روزنامه هاى بزرگ خوددارى ورزيد و در نتجيه ناسيوناليست ها چندين هزار نسخه از آن را در تمام كشور توزيع كردند.
تصميم صالح براى طرح اين بيانيه را تا حدودى مى توان به فشار از جانب پيروان وى نسبت داد.
وى اظاهر داشت در حقيقت اگر كه در اين ورطه در اعمال رهبرى شكست بخورد، ناسيوناليست هاى جوانتر او را رها خواهند كرد و بزودى روش راديكالترى را در پيش خواهند گرفت، منجمله اتحاد با حزب توده " در اين رابطه كشمش مداوم در تمام طول مبارزه بين رهبريت ناسيوناليستى و عوامل دانشجويى نمايان بود، براى مثال پس از اسينكه ناسيوناليست هاى دانشگاه به اسم نهضت مقاومت ملى جزوه اى منتشر نمودند كه در آن از شاه انتقاد مى كردند و تقاضاى بازگشت مصدق را داشتند، صالح مجبور شد محدوديت هايى در مورد آنها اعمال نمايد.
" در اين اثنا حاميان صالح در كاشان به طور مرتب ئو هزار پوستر كانديداى مليون، قاسم لاجوردى را از بين مى بردند و جلسات روزانه پر چمعيتى را در خانه رهبرشان رهبرشان برگزار مى كردند.
در مرداد ماه 150 ژاندارم در لباس كامل جنگ از هنگ چهاردهم تهران براى مدت انتخابات به كاشان اعزام شدند.
صالح در تمام مدت اصرار ميورزيد كه كاشانى ها رفتارى موقرانه داشته باشند و از تظاهرات و شعارهاى تحريك آميز خوددارى كنند.
او به طور خصوصى اين عقيده خود را ابراز داشت كه آزار و اذيت كم و بيش مودبانه ادامه و شدت خواهد يافت و هر چند دولت تلاش خواهد نمود تا در تمام مراحل وى را متوفق سازد ليكن به طور قاطعى مصمم است كه تا آخر بجنگد.
طبق يك گزاش منابع كنترل شده ى آمريكايى در اواخر ژوئيه " اوايل مرداد " ، صالح با شاه تماس گرفت و به او گفت كه بنفع شاه خواهد بود تا با انتخاب او موافقت نمايد، چونكه مردم چنين ميخواهند.
سپس بطوريك گزارش شده بود شاه دو دستور علنى صادر كرد اول اينكه انتخابات در كاشان بايستى خوب و بدون نقص باشد، و دنم اينكه به طور مخفى، به هر قيمتى كه شده بايستى جلوى برنده شدن صالح گرفته بشود.
شاه با آگاهى از اينكه صالح تعدادى از خبرنگاران خارجى را براى نظارت بر راى گيرى دعوت كرده بود، در ابتدا تصميم گرفت كه دولت بقايستى انتخابات كاشان را به تعويق بيانداز، سپس در حاليكه خبرنگاران ديگر مراقبت نمى كردند با شتاب از لاجوردى بگذرد، به هر حال باطل شدن انتخابات، اشاره بر اين دارد كه شاه تصميم خود را عوش كرده بود و تصميم گرفته بود تا دردسر را بر برگزار نكردن انتخابات در كاشان مرتفع گرداند.
روابط رهبريت حزب ناسيوناليست يك عامل قويا مرتبط با هر گونه تصميم در مورد شركت صالح در مجلس، رابط داخلى در ميان رهبريت ناسيوناليست و درجه و نوع فشارى است كه وى مجبور به تحمل آن مى باشد.
متاسفانه هر گونه گفته اى راجع به اين رابطه بر اساس مدارك پراكنده ولزوما ذهنى مى باشد.
در هر صورت مدرك تاييدكننده اى وجود داريد كه صالح در جهت هدفهاى معتدلترى نسبت به بيشتر رهبران ناسيوناليست فعاليت مى نمايد و نشان مى دهد كه اين رهبران از اينكه مبجورند به يك مبارزه راكد تسليم شوند كه بوسيله كسى هدايت مى شود كه آنها وى را يك شخصيت غير جالب مى دانند، ناراحت نيستند.
اولين مشاجره از چند مشاجره كه امسال تابستان گزارش شده زمانى بوجود آمد كه صالح در 22 تير با انتخاب كميته مركزى براى سازمان دادن به تلاشهاى مبارزاتى ناسيوناليستها مخالفت كرد و اصرار داشت كه اعضاى كميته توسط او منصوب شوند.
خصوصا مهندس مهدى بازرگان و حسن نزيه با روش ديكاتور مآبانه صالح مخالفت كردند.
در هر صورت صالح گفت چونكه وى خطرات را قبول مى نمايد، بايد بر روى فعاليت انتخاباتى ناسيوناليست ها كنترل داشته باشد.
گزارش ديگرى از منابع كنترل شده ى آمريكايى اشاره بر اين دارد كه اختلاف، حداقل به طور موقت مرتفع شده بود و نزيه و بازرگان توافق پيدا كردند تا دستورات صالح را دنبال كنند.
صالح در اواخر شهريور زمانيكه وى بخاطر امتناع از اعمال رهبريت و شركت جستن فعالانه تر در تظاهرات ناسيوناليستى بى ثمر 10 شهريور مورد انتقاد قرار گرفت با طرف ديگر قضيه مواجه شد.
در ملاقاتى با رهبران ناسيوناليست تهران، دكتر شاپور بختيار صالح را متهم نمود كه با باقى ماندن خود خواهانه در جو دلپذير كاشان بجاى روبرو شدن با جو ناراحت كننده تهران در آرمان ناسيوناليستى ، شكست ايجاد كرده است.
بختيار اظهار داشت كه وى در خواست كرده بود ملاقاتى بين اعضاى حزب ايران برگزار شود و 50 درصد از انهائيكه فراخوانده شده بودند حضور پيدا نمودند و نظرات وى را تاييد كردند.
بختيار نتيجه گرفت كه 269= صالح از رهبرى حزب ايران كنار رفته است و زمان براى فرد ديگرى " بختيار " فرا رسيده است تا جاى وى را بگيرد.
وضع دشوار صالح با اين حقيقت كه ترس از ارتباط نزديك با جناح فعال جبهه ملى در مقابل ديد دولت جلوى او را از آمدن به تهران ميگرفته است دشوارتر شده است.
شايعه اينكه افراد مستقل راست گرايى چون على امينى، سيد جعفر بهبهانى و ارسلان خلعتبرى در جهت تشكيل يك حزب ليبرال سوم نزديك به ناسيوناليست ها فعاليت مى كنند ع يك تحول جالب توجه در اواسط شهريور گزارش منابع كنترل شده اميركايى، مذاكراتى با ناسيوناليست ها بزگزار شده و تصميم گرفته شده است كه صالح حزب را اداره كند، ليكن امينى رئيس افتخارى آن خواهد بود.
در هر صورت امينى بعدا گفت كه وى هيچ برنامه اى براى تبديل حزبش به چيزى جز يك كلوپ ندارد، چونكه وى به اين نتيجه رسيده است كه شاه اجازه نخواهد داد حزب سوم به چيزى دست پيدا كند.
سخنى كوتاه راجع به تركيب فعلى رهبرى ناسيوناليستى وجود دارد.
جبهه ملى پس از 7 سال عدم فعاليت، در 30 تير 1339 مجددا احيائ شد.
جبهه بصورت يك كميته اجرايى 5 تا 8 نفره، يك كميته مركزى 50 نفره، يك كنگره، سازمانهاى استانى، و گروههاى بازگرانى و حرفه اى سازمان داده شده است.
در مورد عضويت كنگره ميتوان گفت كه يك طبقه كامل از عقايد سياسى ناسيوناليستى را تحت پوشش در ميآورد، از همسازى با حزب توده و قرار دادن شوروى در مقابل آمريكا گرفته تا اصرار بر دخات كمتر از جانب شاه در امور دولت.
حزب ايران،حزب پان ايران و بخشى از نيروى سوم در داخل جبهه ملى قرار دارند ايران، حزب زحمتكشان دكتر مظفر بقايى و حزب سوسياليست نيروى سوم خليل ملكى در جبهه قرار ندارند.
طبق گزارشات منابع كنترل شده، نهضت مقاومت ملى اخيرا به عنوان بازوى مخفى چبهه ملى عمل مى كند و بنظر ميآيد كه خصوصا بر وفق مراد دانشجويان دانشگاه و تجار بازار مى باشد.
كسانى كه در حال حاضر در كميته مركزى جبهه ملى فعاليت مى نمايند عبارتند از: شاپور بختيار " طرفدار عمل " ، كريم سنجابى " همچنى به طرف چپ، با تمايلات قوى بيطرفانه " ، باقر كاظمى و جهانگير حق شناس " هر دو ناسيوناليست هاى ميانه رو " و صالح.
فعاليت اخير بيشتر فعاليت صالح در پائيز امسال از تغيير رفتار دولت ناشى مى شود.
وى بطور محرمانه به يك دوست گفت كه هر چند در زمان دولت قبلى وى اغلب در خانه اش محبوس بود ليكن اكنون براى آنچه كه مى خواهد انجام دهد آزادى عمل دارد.
اگر چه تعدادى از مشاورين شاه " عمدتا تيمور بختيار و حسين علائ " به روابط نزديكتر با ناسيوناليست ها اصرار مى ورزيدند، ولى نخست وزير جديد است كه باعث بوجود آمدن اين تغيير شده است.
شريف امامى در 29 شهريور به منابع كنترل شده آمريكايى اظهار داشت كه وى شاه را براى متوقف نمودن حمله به پيروان مصدق كه توافق كمترى با او دارند ترغيب مى نمايد، به اين منظور كه اعتماد و همكارى آنها را بدست آورده و عملا راه را براى انتخاب آنها به مجلس بيستم هموار نمايد.
او اضافه نمود كه اميدوار است تا صالح را در كابينه اش به مقام وزير مشاور منصوب نمايد، وى معتقد است يا خير برگزار نمود.
يكى از دوستا صالح در اين رابطه به مامور گزارشگر گفت ك وى مستقيما از صالح پرسيده بود كه ايا او مقامى را در كابينه قبول مى نمايد يا خير، صالح پاسخ داده بود كه وى هيچگونه پست كابينه را روى يك سينى نقره اى قبول نخواهد كرد.
او فقط ميخواست كه به عنوان يك نماينده ى منتخب مجلس از منطقه خودش به مردم كاشان خدمت كند.
شاه در 30 شهريور ماه به منابع كنترل شده آمريكايى گفت عاقلانه است اگر به ناسيوناليست ها اجازه داده شود تا نقش فعالانه ترى را در زندگى ملى به عهده گيرند، چون مشخصا فقط تعدادى كه با مصدق يا حزب توده در گذشته همكارى نمودند خطرناك مى باشند.
در خلال همين هفته، سفارت گزارشاتى دريافت نمود كه ساواك در يك تحقيق جدى در مورد فعاليت ها و عقايد سياسى همكاران مصدق در گير بود.
ژنرال علوى كيا سرپرست ساواك پس از بررسى تمام اطلاعات مربوط به 115 ناسيوناليست ، هشت نفر را براى پست هاى مهم دولتى پيشنهاد كرد: احمد زنگنه، دكتر كريم سنجابى، مهندس جهانگيرى حق شناس، دكتر محمد نصيرى، صالح، محمد نريمان، شمس الدين اعلمى و دكتر محمد على مالكى.
زمينه سازى نخست وزير صحنه را براى يك ملاقات مهم در اواسط آبان بين صالح و حسين علائ نماينده ى شاه آماده كرده بود.
ديگرانى كه در جلسه شركت داشتند، غلامحسين صديقى و جهانگير حق شناس از جبهه ملى و پروفسور يحيى عدل قائم مقام دبير كل حزب مردم بودند.
به طور كه گزارش شده علائ از صالح پرسيد كه آيا جبهه ملى در انتخابات آتى با دولت همكارى نزديكترى خواهد داشت يا خير.
صالح پاسخ داد كه اگر شاه قدرت را به يك نخست وزير مسئول تفويض مينمود، وى خوشحال مى شد كه همكارى نمايد.
به هر حال وى تحت شرايط فعلى از همكارى با دولت امتناع ورزيد.
ناسيوناليست ها پيش در آمدهاى شاه را به انتخاب سناتور كندى مربوط مى كنند و به خودشان در بدست آوردن يك پيروزى معنوى تبريك مى گويند.