آيه مي گويد : خدا است كه قدرت دارد و قاهر بر همه بندگان است و خدا است كه رسلي فرستاده است كه نگهبانان هستند و همين نگهبانها در وقت مرگ شما را توفي مي كنند.
يعني مأمورين حفظ شما همان متوفي هاي شما هستند . ببينيد : اين را مي دانيم كه در قرآن ، قوا و نيروها و ملائكه اي كه بسط و افاضه مي كنند نامي دارند غير از نام ملائكه اي كه قبض مي كنند . عالم را بتمامه كه در نظر بگيريم قبضي دارد و بسطي . آن كسي كه بسط مي كند غير از آن كسي است كه قبض مي كند . مرحوم آخوند بنابر حركت جوهريه معتقد است در طبيعت ، اشياء در آن واحد بسط مي شوند و قبض مي شوند . يعني آنا فانا بسط پيدا مي كنند و قبض پيدا مي كنند ، يعني وجود آنا فانا و عدم آنا فانا ، وجود غير قارالذات و عدم غير قارالذات ، آوردنشان عين بردنشان است . يعني مرگ چيزي نيست كه خيال شود در يك آن به انسان مي رسد . بنابر حركت جوهريه ، انسان از التوفي ( 1 ) اليهم بلا تفريط في أحدهما و افراط في الاخري .
و في كلمات الاوائل تصريحات و تنبيهات عليه ، فلقد قال معلم الفلاسفه اليونانيه في كتابه المعروف بكتاب " اثولوجيا " معناه معرفه الربوبيه : " أنه لا يمكن أن يكون جرم من الاجرام ثابتا قائما ، مبسوطا كان أو مركبا ، اذا كانت القوه النفسانيه و اين يعني حركت .
1 - اغلب اشتباه شده و توفي را از ماده " فوت " گرفته اند . توفي از ماده " وفاء " است ، وفاء و استيفاء يعني يك چيزي را بتمامه تحويل گرفتن .