شرح منظومه

مرتضی مطهری

جلد 2 -صفحه : 71/ 12
نمايش فراداده

شريكه العله و شريكه الفاعل مي خوانند . ولي اين نظريه مبتني بر اين اصل است كه ما تركب جسم را از ماده و صورت انضمامي بدانيم ، اما بنابر تركب اتحادي اين مطلب درست نيست ، گو اينكه صدرالمتالهين مي خواهد اين معني را حتي بنابر تركب اتحادي توجيه كند ( 1 ) . و مي توان گفت عدم معقول بودن نظريه بالا خود دليل عدم صحت نظريه تركيب انضمامي است . و البته اگر نظريه بالا در مورد ماده و صورت صحيح باشد قهرا شبيه آنرا در مورد فاعل و غايت نيز بايد گفت . در مورد فاعل و غايت يك مطلب ديگر نيز هست و آن اينكه صورت ذهني غايت را اگر با قواي علمي بسنجيم ، بالضروره نسبت آنها همان نسبت ماده و صورت است ولي اگر با قواي شوقيه و محركه فاعل بسنجيم ديگر نسبت آنها نسبت ماده و صورت نيست بلكه نسبت فاعل به فعل است .

مطلب سوم :

چنين به نظر مي رسد كه بعد از شناختن علل خارجي و علل داخلي ، رابطه و نسبت آنها با يكديگر واضح است . زيرا چنانكه دانستيم علل داخلي همان اجزاء تشكيل دهنده ء معلول مي باشند ، پس عين معلولند و اما علل خارجي ، به وجودآورندگان معلولند ، پس معلول اثر آنها است ، و قهرا مباين يكديگرند ، يعني نه علت داخل در وجود معلول است و نه معلول در وجود علت داخل است . در مثال معروف نجار و صندلي ، نجار غير از صندلي و صندلي غير از نجار است . چيزي كه هست اين نكته را بايد دانست كه در مصنوعات بشري ، فاعل

( رجوع شود به اسفار - جلد اول ، باب علت و معلول ، فصلهاي اول ) .

1 - اسفار - جلد دوم ، فصل مربوط به كيفيت تركب جسم .