تن اگر چون فنا نباشد و نيستشكر حق را كه پيش خدمت تستگر بر تو نيامدم شايدتو خود از درد پاى رنجورىمن ز تشوير دفتر از تقصيردفترت باز تو فرستادمدف تر بود دفترت بر منكه سيه روى باد هر كه بودكه سيه روى باد هر كه بود
پيش صدر بهشت پيكر توچون بقا عقل و جان و چاكر توكه گرانم چو بخشش زر تومن چه درد سر آورم بر توزرد بودم چو كلك لاغر توهم به دست على برادر توبى زبان كس سخنور توبي تو خوش روى همچو دفتر توبي تو خوش روى همچو دفتر تو