انتخاب از مثنویات

امیرخسرو دهلوی

نسخه متنی -صفحه : 179/ 93
نمايش فراداده

قلم زدن نخست در شرح تيغ زدن جمهور سلاطين ماضيه ى دهلي

  • خوشا هندوستان و رونق دين بدين عزت شده اسلام منصور بذمه گر نبودى رخصت شرع ز غزنين تا لب دريا درين باب چنين گويد خبر داننده ى حال كه از غزنه چو بيرون كرد صمصام از آن سلطان غازى بي مدارا سرير دهلى از وى يافت بنياد چو بود است اعتقادى در نهادش چنان كو ز آهن شمشير شاهى ز يزدان با هزاران دل فروزى هر آنچه آن شاه غازى كرد بنياد زهى بنده كه از يك حكم محذوم ز شمشيرى كه زد بر راى قنوج فگند از آب گنگش جامه در نيل چنان قطبى چو در مغرب سرامد تف تيغش چنان گشت آسمان گير چو ذوالقرنين تا يك قرن كامل زحد مالوه تا عرصه ى سند چو رفت آن شمس روشن در سياهى چو رفت آن شمس روشن در سياهى
  • شريعت را كمال عز و تمكين بدان خوارى سران كفر مقهور نماندى نام هندو ز اصل تا فرع همه اسلام بينى بر يكى آب كز آن ميمون خبر ميمون شدش فال معزالدين محمد گوهر سام به هندوستان شد اسلام آشكارا كه بنياد سريرش تا ابد باد قوى ماند اين بنا چون اعتقادش ز دود از روى هندوستان سياهى جزاى اين عمل باداش روزي ز قطب الدين سلطان گشت آباد همايون كرد ز اسلام اين كهن بوم در آبش غرقه كرد از آتشين موج گرفت از وى هزار و چارصد فيل ز مشرق چتر شمس الدين برآمد كه همچون صبح دم شد جهانگير نتاج فتح زاد از تيغ حامل نمودار غزاى اوست در هند برآمد اختر فيروز شاهى برآمد اختر فيروز شاهى