گزیده ای از خسرو و شیرین

امیرخسرو دهلوی

نسخه متنی -صفحه : 65/ 25
نمايش فراداده

غزل سرائى شكر در مجلس خسرو

  • چه فرخ روزگارى باشد آن روز همه سرمايه ى عشرت مهيا مراد و خوش دلى و كامرانى كسى را كاين همه يك جا دهد دست مرا كاين دولت امروز است در چنگ زمان چون رفت ديگر يافت نتوان بساكس كانده فردا كشيدند بساكس كانده فردا كشيدند
  • كه گردد هم نشين دو يار دل سوز ز موج شادمانى دل چو دريا نشاط عشق و آغاز جوانى گر از دولت بنازد جاى آن هست به دولت چون ننوشم جام گلرنگ عنان زندگانى تافت نتوان كه دى مردند و فردا را نديدند كه دى مردند و فردا را نديدند