مقطعات

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

نسخه متنی -صفحه : 439/ 132
نمايش فراداده

عمادالدين پيروزشاه وقتى به خانه ى حكيم به عيادت آمده بود انورى در شكر آن گفته

  • اى خداوندى كه بناى جهان يعنى خداى آستان ساحت جاه ترا چون بركشيد فتنه را خواب ضرورى ديده از گيتى بدوخت دى حيات تو نهادستى مرا در تن چنانك عذر آن اقدام چون خواهم كه خاكش را سپهر شاد باش اى مصطفى سيرت كه خلق شاملت از شرف در عرض من عرقى نهادستى چنانك از شرف در عرض من عرقى نهادستى چنانك
  • گوهر پاك ترا اصل نكوكارى نهاد عقل كل هم پاى بر خاكش بدشوارى نهاد چون قضا در ديده ى بخت تو بيدارى نهاد بالله ار در خاك هرگز ابر آذارى نهاد سرمه ى چشم خداوندى و جبارى نهاد بي تكلف بر تكبر داغ بيزارى نهاد مصطفى در نسل بوايوب انصارى نهاد مصطفى در نسل بوايوب انصارى نهاد