مقطعات

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

نسخه متنی -صفحه : 439/ 170
نمايش فراداده

مدح شهاب الدين ابوالفتح كند و اجازه ى دخول به مجلس او خواهد

  • اى آنكه لقب تاش اقب تو موئمن به زبان بر پس اذاجاء خورشيد جهان را به هر وظيفت بر چهره ى گيتى اگر بخواهى گيتى به لب خشك نامرادان وز معركه ى آز بي محابا وز قدر تو اندر حروف معجم منشى فلك با فنون انشاء بر سده ى تو كاسمان به رغبت چون سايه ى نشاندست انورى را گر نيست اجازه به ادخلوها گر نيست اجازه به ادخلوها
  • هر شب ز فلك اهرمن رماند نام پسر و كنيت تو خواند نور دگر از راى تو ستاند خالى ز سياهى شب نماند بي دست تو آبى نمي رساند بي وجود تو كس را نمي رهاند كلك تو نهد زانكه او تواند پيش قلمت هر ز بر نداند آن خواهد كانجم برو فشاند عشق تو وزين گونه او نشاند باز آيت الراحلون بخواند باز آيت الراحلون بخواند