در ستايش خداوند
در سبب نظم كتاب
آغاز داستان سلامان و ابسال
ظاهر شدن آرزوى فرزند بر شاه
تدبير كردن حكيم در ولادت فرزند پس از نكوهش شهوت و زن
تدبير كردن حكيم در ولادت فرزند پس از نكوهش شهوت و زن
تدبير كردن حكيم در ولادت فرزند پس از نكوهش شهوت و زن
تدبير كردن حكيم در ولادت فرزند پس از نكوهش شهوت و زن
صفت چوگان باختن سلامان
در صفت كماندارى و تيراندازى وي
در صفت جود و سخا و بذل و عطاى وي
ظاهر شدن عشق ابسال بر سلامان
ظاهر شدن عشق ابسال بر سلامان
تاثير حيلت هاى ابسال در سلامان
تمتع يافتن سلامان و ابسال از صحبت يكديگر
آگاه شدن شاه و حكيم از كار سلامان و ابسال
نصيحت كردن شاه و حكيم سلامان را و جواب گفتن وي
نصيحت كردن شاه و حكيم سلامان را و جواب گفتن وي
تنگ شدن كار بر سلامان از ملامت بسيار و گريختن با ابسال
در دريا نشستن سلامان و ابسال و به جزيره اى خرم رسيدن
در دريا نشستن سلامان و ابسال و به جزيره اى خرم رسيدن
آگاه شدن شاه از گريختن سلامان و ديدن او در آيينه ى گيتي نماي
رسيدن سلامان پيش پدر و اظهار شعف كردن وي
تنگدل شدن سلامان از ملامت پدر و در آتش رفتن با ابسال
بازماندن سلامان از ابسال و زارى كردن بر دورى وي
بازماندن سلامان از ابسال و زارى كردن بر دورى وي
عاجز شدن شاه از تدبير كار سلامان و مشورت با حكيم
عاجز شدن شاه از تدبير كار سلامان و مشورت با حكيم
منقاد شدن سلامان حكيم را
منقاد شدن سلامان حكيم را
وصيت كردن شاه سلامان را
وصيت كردن شاه سلامان را
مراد ازين قصه تنها صورت قصه نيست
در بيان مقصود
در بيان مقصود