قصاید و قطعات

ابو النجم احمد بن قوص منوچهری دامغانی

نسخه متنی -صفحه : 105/ 23
نمايش فراداده

در وصف نوروز و مدح خواجه ابوالحسن بن حسن

  • گفته امت مدحتي، خوبتر از لعبتى جايزه خواهم يكي، كم بدهى اندكى سيم تو زى من رسيد، جامه نيامد پديد هست در آن بس كشى جامه ز تن بركشى بنده بنازد بدان، سر بفرازد بدان تا طرب و مطربست، مشرق و تا مغربست بنشين خورشيدوار، مى خور جمشيدوار بنشين خورشيدوار، مى خور جمشيدوار
  • سخت نكو حكمتي، چون حكم بن معاذ ور ندهى بيشكي، ز ايزد خواهم عياذ جام ببايد كشيد، جامه ببايدت داد برفكنى بركشى بنده ات را برچكاد كس نگذارد بدان چون بچه بايست شاد تا يمن و يرب است، آمل و استار باد فرخ و اميدوار چون پسر كيقباد فرخ و اميدوار چون پسر كيقباد