ابراهیم خلیل مؤسس ام القری

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 4/ 2
نمايش فراداده

مقدمه

قال الله تبارك و تعالي:

رَبّنا انّي اَسْكَنتُ من ذريّتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرّم، ربّنا ليقيموا الصلوة فاجعل أفئدةً منالناس تهوي اليهم وارزقهم من الثَّمـرات لعلّـهـم يشـكــرون. 1 مدينه فاضله داراي هسته مركزي و چهار ركن ميباشد. هسته مركزي مدينه فاضله را «حكومت و رهبري» به عهده دارد. اگر از قسط و عدل برخوردار باشد، در سايه آن، هَم «آبادي» منطقه و هم «امنيّت و آزادي» تأمين است. اقتصاد سالم، گرايش دلها و آرامش قلبها نيز در آن تضمين خواهد بود.

مدينه فاضله، انسان هايي را ميطلبد كه:

در بخشهاي اخلاقي پرهيزكار و وارسته باشند.

مسائل خانوادگي و حقوق متقابل پدر و مادر و فرزند را رعايت كنند.

در مسائل اجتماعي; امنيت ملّي، آزادي، برادري و برابري و مانند آن را تأمين كنند.

در مسائل سياسي; از استبداد، استعمار و استثمار بپرهيزند.

بنابراين، مدينهاي فاضله است كه جامع همه اين شؤون باشد.

بخش مهمّ قرآن كريم پيرامون مسائل سياسي است و همه كمالات در آن كتاب آسماني طرح گرديده است. اگر جامعهاي بخواهد مدينه فاضلهاي بسازد، به يقين، بدون داشتن حكومت، امكانپذير نخواهد بود و حكومت زماني فاضله است كه از يك سو حاكِمي آگاه، وارسته، مدير و مدبّر در رأس آن قرارگرفته و اداره امورش را به عهده گيرد و از سوي ديگر مردمي آگاه و مطيع، امّت آن باشند. نه امام بدون «امّتِ آگاه» توانِ تأسيس مدينه فاضله را دارد و نه امّت آگاه بدون «امام». از اين رو است كه انبياي ابراهيمي در راه ابراهيم خليل حركت ميكنند و در دعاها و نيايشهايشان، از خداوند راهي را كه قرآن كريم از زبان ابراهيم خليل فراسوي مردم نصب كرده است، تقاضا دارند. آنان در عين حال كه كوشش ميكردند اركانِ يك مدينه فاضله را تأمين كنند، سعي داشتند بارقه عشقي هم بدمد و كوششهايشان را روح دهد.

ابراهيم خليل; معمار و مهندس تمدّن، نقشه مدينه فاضله را بر اساس چهار ركن و يك هسته مركزي تنظيم نمود و آن را از خداوند ـ تعالي مسألت كرد. اركان چهارگانه عبارتند از:

1ـ آبادي و عمران.

2ـ امنيّت.

3ـ اقتصاد سالم.

4ـ عواطف و آرامش دلها.

مكّه ميتواند امّ القري2 شود و آنگاه الگوي مدينه فاضله باشد.

ابراهيم بنيانگذار كعبه است و اوست كه سرزمين غير ذي زرع را امّ القُري كرد. براي اين كه اين ديار غير ذي زرع، امّ القري شود و صدا از آن سرزمين به جهان و جهانيان برسد و ساكنان زمين مشتاق ديدار اين فلات باشند، به خداوند متعال عرض كرد:3

1ـ «پروردگارا! اين سرزمين غير ذي زرع را آباد فرما و به صورت شهر درآور» (رَبِّ اجْعَلْ هذا بلداً...) بديهي است كه منطقه غير ذي زرع اگر بخواهد مدينه فاضله باشد، ابتدا بايد بازسازي شود و به صورت شهر درآيد.

2ـ «امنيّت ساكنان اين شهر را فراهم نما» (ربّ اجعل هذا بلداً آمِناً...)

3ـ «اقتصاد سالم ساكنانِ اين منطقه را تأمين فرما» (وارزق أهْلَهُ من الثمرات...) اين سه درخواست، تنها سه ركن از اركان امّ القُري است و براي مدينه فاضلهگرچه لازمند اما كافي نيستند. اينجاست كه حضرت ابراهيم ركن چهارم را نيز از پروردگار خواست:

«فاجعَل أفئدةً منالنّاس تهوي اِلَيْهِم.»4 اينجا زماني مدينه فاضله ميشود كه دلهاي مردم به آن سمت گرايش داشته باشد. خدايا! دلهاي عدهاي را به اين سرزمين متوجه كن تا به سويش مهاجرت كنند، نه از آن كوچ نمايند.

اگر در سرزمين «امنيت» نباشد، «آزادي» از آن رخت بربندد و از «اقتصاد سالم» اثري نباشد. معلوم است كه فرهنگ ساكنان آن، پايين و پَست شده و مسائل اخلاقي مراعات نميشود و حتّي با نبودن يكي از آن سه، زمينه كوچ فراهم ميشود. چه خوش است سخن مصلحالدين سعدي شيرازي: «نتوان زيست بسختي كه در اين جا زادم.» هيچ عاقلي حاضر نيست در شهري كه فاقد اين اركان تمدّن است، زندگي كند.

علي بن ابيطالب ـ سلام الله عليه ـ فرمود: «ليس بلد احقّ لك من بلد خيرالبلاد فاَحَملكْ»; بهترين شهرها5 جايي است كه توانِ رُشد آدمي را تأمين كند.

انبياي ابراهيمي ديدند كه حضرتِ ابراهيم ـ عليهالسلام ـ به ركن چهارم نيز عنايت نمود و عرض كرد: خدايا! شهر شدن از يك سو، امنيت داشتن از سوي ديگر، اقتصاد سالم داشتن از سوي سوّم اما فضائل فرهنگي و مزاياي اخلاقي هم براي رشد و رُقّي انسان ها لازم است تا دلها نه تنها از اين سرزمين نرمند كه در اينجا بيارمند.

آري معمار تمدّن; ابراهيم خليل ـ ع ـ اين چهار اصل را براي تأسيس امّ القري لازم و ضروري دانستند.