دروس معارف

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها

نسخه متنی -صفحه : 243/ 83
نمايش فراداده

ز. در هم تنيدگى خيرات و شرور;

خيرات و شرورْ دو صف جداگانه و مستقل از يكديگر را تشكيل نمى دهند، بلكه شرور لوازم و اوصاف لاينفكّ خيرات مى باشند. ريشه شرورى كه خود از سنخ نيستى مى باشند عدم قابليّت قابل هاست و به محض قابليّت قابل، افاضه وجود از ناحيه ذات واجب الوجود، حتمى و لايتخلّف است; امّا ريشه شرورى كه از سنخ نيستى نيستند، لاينفك بودن و جدايى ناپذيرى آن ها از خيرات است.

ح. مقدمه بودن شرور براى خيرات;

هيچ شرّى، شرّ محض نيست; عدم ها و نيستى ها به نوبه خود مقدّمه هستى ها و خيرات و كمالات اند; شرور به نوبه خود مقدّمه و پلّه تكامل اند. اين است كه گفته مى شود در هر شرّى خيرى نهفته ودر هر نيستى، هستى اى پنهان است.

ط . قانون و سنّت;

جهان هستى به حكم اينكه بر طبق نظام علّى و معلولى جريان دارد و آن

نظام ـ چنانكه گفته شد ـ كلّى است، بر اساس قوانين و سنن جريان مى يابد. قرآن كريم به صراحت اين مطلب را تأييد مى كند.

ى. وحدت جهان;

جهان همچنانكه از يك نظام كلّى لايتخلّف برخوردار است، در ذات خود يك واحد تجزيه ناپذير است; يعنى مجموع خلقت، يك واحد انداموار را تشكيل مى دهد. پس نه تنها شرور و اعدام از خيرات و هستى ها تفكيك ناپذيرند، مجموعه اجزاى جهان نيز به حكم اينكه يك واحد است و يك «جلوه» است، از يكديگر جدايى ناپذيرند.