*** از آداب و رسومِ مردم و حاجيان در سفر حج، به خصوص از دوران هاى گذشته، چه خاطره اى داريد؟ * آقاى باقرى : در سال هاى گذشته، چون تعداد اندكى به حج مشرّف مى شدند، سفر آنان محسوس بود. قبل و بعد از سفر، وليمه مى دادند. در رعايت مسائل شرعى جدّى بودند و پيش از سفر به حسابرسى اموال خود مى پرداختند. مى كوشيدند كدورت ها را كنار بگذارند، از تمام آشناها حلّيت مى طلبيدند و با آنان خدا حافظى مى كردند و با بدرقه زياد و با شكوه خاص، عازم اين سفر مى شدند. بدرقه كنندگان زمانى طولانى در فرودگاه معطل مى شدند تا پرواز مسافرشان انجام شود و حتّى سماور، غذا و زيرانداز به فرودگاه مى آوردند!
*** در آن زمان، سفر حج چند روز و يا چند ماه به طول مى انجاميد و هزينه اش چقدر بود و با چه وسيله به حج مى رفتيد؟ * آقاى باقرى : مدت سفر از 35 تا 40 روز بود و هزينه آن به سه تا چهار هزار تومان مى رسيد. و سفر با هواپيماى بارى انجام مى گرفت كه 7 ساعت در آسمان بود و در طول مسير، صعود و فرود زيادى داشت و به همين دليل حال بيشتر زائران به هم مى خورد.
*** مدينة الحاج در كجا بود و چه وضعى داشت؟ * آقاى باقرى : مدينة الحاج در داخل جده و به صورت حجره بود. اوايل فرش انداخته بودند و بعد تختخواب، آنهم تخت هاى دو طبقه گذاشتند.
امكانات نظافتى و بهداشتى بسيار كم و محدود بود و هر گاه در داخل جا نبود، اطراف حجره ها را فرش يا چادر مى زدند، چون زائران مدّت زيادى را بايد در آنجا مى گذراندند تا لحظه حركت به مدينه يا جُحفه برسد.
در رعايت مسائل شرعى جدّى بودند و پيش از سفر به حسابرسى اموال خود مى پرداختند. مى كوشيدند كدورت ها را كنار بگذارند، از تمام آشناها حلّيت مى طلبيدند *** آيا قبر حضرت حوا(عليها السلام) را ديده ايد؟ * آقاى باقرى : قبر حوّا در داخل شهر جده بود و من آن را ديده ام.
*** چگونه و با چه وسايلى از جده به مدينه مى رفتيد؟ * آقاى باقرى : با اتوبوس هاى جمس، از جاده قديم مى رفتيم كه حدود 10 ساعت زمان مى برد.
*** ميقات جحفه چه وضعى داشت و چگونه خود را به آنجا مى رسانديد؟ * آقاى باقرى : مسجد جُحفه در جاده قديم جده و نزديك رابغ بود. اگر مدينه بعد بوديم از جاده قديم وارد جاده خاكى مى شديم. گاهى اتوبوسها در خاك فرو مى رفت و گاهى راه را گم مى كرديم و با مشكلاتى به مسجد كوچك و مخروبه جُحفه مى رسيديم.
*** برخورد زائران ديگر كشورها با ايرانيان چگونه بود؟ * آقاى باقرى : روشن است كه آن زمان مثل امروز نبود. به دليل رابطه تنگاتنگ حكومت پهلوى با رژيم اشغالگر قدس، مسلمانان ديگر بگونه ديگرى به ايرانيان مى نگريستند.
*** آيا در مسير ميان جده ـ مدينه، روستاى شيعه نشين وجود داشت؟ * آقاى باقرى : ما از آن مسير، تنها منطقه غدير و بدر را به خاطر داريم. وقتى وارد مدينه مى شديم، به منطقه و موقف عنبريه مى رفتيم، چون اتوبوس ها داخل شهر نمى رفتند.
*** برخورد مردم عربستان با زائران ايرانى چگونه بود؟ * آقاى باقرى : تنها تعدادى مطوّف ارتباط نزديك با مديران، آنهم به جهت مسائل شغلى، داشتند.
*** ساختار كاروان ها در آن زمان چگونه بود و آيا مدير و روحانى داشتند؟ * آقاى باقرى : هر كاروانى به تعداد دلخواه زائر جذب مى كرد و روحانى، پزشك، آشپز، خدمه و دارو با خود مى بردند.
آن زمان مثل امروز نبود. به دليل رابطه تنگاتنگ حكومت پهلوى با رژيم اشغالگر قدس، مسلمانان ديگر بگونه ديگرى به ايرانيان مى نگريستند.
*** آيا زائران را به كوه احد و ساير مكان هاى خارج از مدينه مى برديد؟ وضعيت آنها چگونه بود؟ * آقاى باقرى : بله، آن روزها درِ قبرستان باز بود و ما همراه زائران به آنجا مى رفتيم و سر قبرها زيارت نامه مى خوانديم و داخل قبرستان مى شديم و حتّى سر قبور شهداى احد هم مى رفتيم. همچنين به مساجد سبعه; مانند مسجد قبلتين مى رفتيم ـ كه مسجدى قديمى بود ـ به منطقه خندق هم مى رفتيم كه مسجد على بن ابى طالب(عليه السلام) ، مسجد حضرت زهرا(عليها السلام) ، مسجد فتح، مسجد سلمان در آنجا قرار داشت و نيز به مسجد قبا ـ كه آن هم مسجدى بسيار قديمى بود ـ مى رفتيم.
*** از اماكن تاريخى مدينه، چه چيزهايى به ياد داريد كه الآن تغيير كرده است؟ و آيا از خصوصيات بقيع، كوچه بنى هاشم، خانه امام صادق و امام سجاد(عليهما السلام) و... چيزى به خاطر داريد؟ * آقاى باقرى : قبرستان بقيع و اماكن ديگر مدينه به شكل امروزى نبود. قبرستان بقيع كمى كوچكتر بود و حصار فلزى سبزرنگ مشبك داشت. در داخل كوچه بنى هاشم مغازه هاى كوچك فروش اجناس بود. وقتى از روبه روى بقيع، درست مقابل درِ جبرئيل وارد مى شديم، خانه هاى قديمى با درهاى چوبىِ كوتاه جلب توجه مى كرد. خانه و مدرسه امام صادق و امام سجاد(عليهما السلام) هم وجود داشت.
بيت الأحزان و قبر عبدالله پدر پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيز در منطقه مصلاّى قديم بود، كه تخريب گرديد.
*** موقعيت خانه هاى اطراف حرم نبوى چگونه بود؟ * آقاى باقرى : همه خانه ها قديمى بودند. تنها چند ساختمان به نام هتل وجود داشت كه اسمشان هتل بود! ايرانيان معمولا خانه هاى اطراف حرم را اجاره مى كردند و بعضى كاروان ها هم باغ هاى بزرگ را براى سكونت بر مى گزيدند كه استخر داشت و سرسبز بود به نامهاى: باغ فرشته، باغ ملائك، باغ صفا و...
*** زائران ايرانى مى توانستند همراه خود كتاب هاى دعا، مناسك و جزوه هاى آموزشى ببرند؟ * آقاى باقرى : كتاب هاى دعا و مناسك مراجع تقليد را مخفيانه مى آوردند و مأموران در صورت مشاهده، آن ها را مى گرفتند.
*** نحوه غذا خوردن در ميان راه و استراحتگاه هاى مكه و مدينه چگونه بود؟ آيا جمعى بود يا فردى؟ * آقاى باقرى : چون غذاخورى ها بهداشتى نبود، بيشتر غذا را خودمان بدون گوشت، و به صورت آماده بسته بندى مى كرديم. البته براى وضو و رفع حاجت هم مشكلات زيادى وجود داشت.
*** مسائل بهداشتى در سفر و در مكان هاى استراحت تا چه حد رعايت مى شد؟ * آقاى باقرى : در طول سفر و اقامت در منازل، سعى مى شد مسائل بهداشتى به طور كامل رعايت شود. توصيه هايى به زائران داشتيم و پزشك همراه گروه هم بر اين مهم نظارت كافى مى كرد و زائران هم توجيه مى شدند، ليكن در طول مسير و غذاخورى هاى راه، مشكلاتى وجود داشت.