پیشکسوتان حج

مصاحبه شونده: سید نورالله باقری

نسخه متنی -صفحه : 6/ 4
نمايش فراداده

ج ـ مشاعر مقدس

*** بعد از احرام در مكّه، چگونه و با چه وسيله اى به عرفات مى رفتيد؟ * آقاى باقرى : اوايل با لُرى يا كاميون و بعدها با اتوبوس هاى جمس قديمى به عرفات منتقل مى شديم. گاهى راننده ها فرار مى كردند و از انجام وظايف سر باز مى زدند و زائران و كاروان ها را دچار مشكل مى كردند.

*** در سرزمين عرفات آب لوله كشى و محل غسل و طهارت به حدّ كافى وجود داشت؟ * آقاى باقرى : خير، آب را به سختى تهيه مى كرديم. از سقاها آب سطلى مى خريديم. گاهى تا صبح جهت تهيه آب در تلاش بوديم و حوض برزنتى جهت نگهدارى آب نصب مى كرديم.

وضع بهداشت بسيار بد و ناكافى بود. بسيارى از حجاج كمتر غذا مى خوردند تا كمتر به دستشويى بروند.

*** حالات و رفتار مردم در روز عرفه چگونه بود؟ آيا دعا و مناجات دسته جمعى داشتند؟ * آقاى باقرى : بسيار خوب و عارفانه بود. دعاى عرفه به صورت دسته جمعى در كاروان ها خوانده مى شد.

*** از مشكلات و خاطرات زمانى كه مشعر بيابان بود و امكاناتى نداشت، چيزى به ياد داريد؟ * آقاى باقرى : در مشعرالحرام يا مزدلفه چراغ وجود نداشت و كاروان ها بيشتر چراغ دستى و گازى همراه خود برمى داشتند. براى وقوف اختيارى در مشعر مى مانديم و سنگ جمع مى كرديم. از عدم نظافت و بهداشت و كمى آب و وجود جانوران در مشعر هم هرچه بگويم كم گفته ام!

*** از حالات روحى و معنوى مردم در مشعر بگوييد.

* آقاى باقرى : شور عجيبى داشتند. شب هاى به ياد ماندنى مناجات حجاج، استغاثه و ناله، دعا و نشستن روى خاك و انتظار طلوع فجر، از حالات شيرين و معنوى آن ايام بود. خانم ها نيمه شب پس از وقوف اضطرارى به منا برده مى شدند و آقايان پس از وقوف اختيارى و روشن شدن هوا به منا مى رفتند و تا صبح مشغول مناجات مى شدند.

*** افراد گمشده در مشعر چه مى كردند و به كجا مى رفتند؟ * آقاى باقرى : زائران را قبلا توجيه مى كرديم كه در صورت گم شدن، با ديگر كاروان هاى ايرانى به منا بيايند. ولى با اين حال مشكلاتى وجود داشت; البته حجاج خارجى بيشترين گمشده را داشتند.

*** حركت از مشعر به منا، چگونه و با چه وسايلى بود؟ * آقاى باقرى : از مشعر به منا را گاهى پياده و گاهى با ماشين هايى كه پيشتر پارك كرده بوديم، مى رفتيم.

*** آيا وادى محسِّر علامتى داشت و حاجيان اين منطقه را مى شناختند؟ * آقاى باقرى : منطقه ميان مشعر و منا را وادى محسّر مى گفتند، و مانند امروز علامتى در آن وجود نداشت. ما سعى مى كرديم هميشه همراه زائران باشيم تا به اعمال و وقوف هاى آن ها لطمه اى وارد نشود.

*** اعمال منا (رمى جمرات) چگونه انجام مى گرفت، آيا در رمى جمرات مشكل خاصى بروز مى كرد (مثلا كسى كشته شد؟) * آقاى باقرى : زائران بعد از حضور در منا وسايل همراه را در چادرها مى گذاشتند و پياده به جمرات مى رفتند. فشار جمعيت زياد بود، گاهى افرادى از ديگر كشورها زير دست و پا مى ماندند و به خاطر كهولت سن و ناتوانى تلف مى شدند. ما هميشه سعى مى كرديم زائران را در گوشه اى جمع كنيم و در گروه هاى كوچكتر به رمى بپردازيم.

چون راه ها و خيابان هاى منتهى به جمرات مانند امروز زياد نبود، ازدحام بسيار ايجاد مى شد و گاهى حركت ماشين ها و گرمىِ هوا مشكلات فراوانى به وجود مى آورد.

*** مطالبى هم از چگونگى ذبح و حلق رأس بگوييد و اينكه قربانى ها را چگونه تهيه مى كرديد؟ * آقاى باقرى : قربانى را با كمك آشپز و چند تن از زائران كه مهارت در ذبح داشتند، انجام مى داديم; به اين طريق كه گوسفند را به صورت گلّه مى خريديم و ذبح مى كرديم و براى سر تراشيدن يا حلق، مى كوشيديم با آموزش به زائران مقدارى بيشتر بهداشت را رعايت كنيم ولى مگر با كمىِ آب و توجه نداشتن بعضى از زائران به بهداشت امكان داشت!

*** لاشه قربانى ها چه مى شد؟ آيا باعث تعفّن و بيمارى نمى گرديد؟ * آقاى باقرى : لاشه قربانى ها بيشتر زير دست و پا مى ماند و بو مى گرفت و واقعاً باعث بروز بيمارى مى شد. تعدادى از آفريقايى ها و فقرا لاشه هايى را براى خود مى بردند، خون گوسفندان از لباس هاى آنان جارى بود و تعداد زيادى از افرادى كه به قربانگاه رفته بودند، حتماً بااحرام روى لاشه گوسفندمى افتادندوباوضع بسياربدى به چادرها مى آمدند.

*** آداب و رسوم زائران ايرانى در شب هاى منا چگونه بود و آن شب ها را به چه شكل مى گذراندند؟ * آقاى باقرى : امكانات را خودمان تهيه مى كرديم، در منا غذا مى پختيم. با وجود امكانات بسيار كم، سعى مى شد زائران در رفاه نسبى باشند، ولى دعا و نيايش در شب ها و به ديدار هم رفتن زائران از صحنه هاى بسيار جالب توجه بود.

*** عرب ها در مِنا چه مراسمى برگزار مى كردند؟ * آقاى باقرى : آنها سعى مى كردند براى وقوف، در منا باشند و تعدادى از ايشان به مكه مى رفتند. برخى در منا دست فروشى مى كردند و در عين حال، حج نيز به جا مى آوردند.

*** خاطره اى از آتش سوزى چادرهاى حجاج در منا و يا ساير مشكلات داريد؟ * آقاى باقرى : بله، كاروان هاى خارجى به علت رعايت نكردن مسائل ايمنى، باعث آتش سوزى و تلفات جانى و مالى در منا شدند. ساعت حدود 2 بعد ازظهر آتش سوزى آغاز شد و ما زائران را به سرعت به طرف كوه هاى اطراف هدايت كرديم و به آنان اجازه نداديم وسيله اى را با خود حمل كنند; چون خطر هر لحظه در كمين بود و شعله هاى آتش با تركيدن كپسول هاى گاز به آسمان مى رفت و روى چادرها مى ريخت واقعاً وحشتناك و غم انگيز بود; بگونه اى كه هيچگاه فراموشم نمى شود. از گروه ها كسى صدمه اى نديد ولى متأسفانه تعدادى ايرانى و بيشتر از زائران ديگر كشورهاى اسلامى جان خود را از دست دادند. مشاهده صحنه هاى سوخته شده، بعد از خاموش شدن آتش، واقعاً دردناك و محزون كننده بود.

*** كاروان ها و زائران، بيشتر چه وسايلى را با خود به عرفات و منا مى بردند؟ * آقاى باقرى : زائران وسايل شخصى خود را حمل مى كردند و كاروان ها سماور نفتى، اجاق گاز، ديگ و ظرف مواد غذايى همراه داشتند كه كار بسيار خطرناكى بود و هر لحظه ممكن بود فاجعه اى رخ دهد.

*** چه خاطره اى از اعمال و آداب شب هاى منا به ياد داريد؟ * آقاى باقرى : روز عيد قربان، همه زائران روبوسى مى كردند. به همديگر تبريك مى گفتند و بعضى به يكديگر هديه يا عيدى مى دادند و شب ها به مناجات مى پرداختند و روضه خوانى مى كردند.

*** آيا از مساجد قديمى موجود در منا خاطره اى به ياد داريد؟ (مسجد كبش، مسجد البيعه و...) * آقاى باقرى : چون بيشتر مشغول كار در كاروان و برنامه ريزى بوديم، به ندرت به مساجد منا مى رفتيم. تنها به مسجد خيف مى رفتيم و در آنجا دو ركعت نماز مى خوانديم.

*** از روزهاى پايانى حج، چه خاطره اى داريد؟ * آقاى باقرى : در روزهاى پايانى، همه آماده حركت به ايران بودند. سوغات ها را جمع وجور مى كردند و پيوسته مى پرسيدند: كى مى رويم؟ آگاهى زائران در آن روزگار تنها در حدّ شنيده ها از منبرى ها و جلسات بود و كتب كافى و مورد نياز مانند امروز در دسترس نداشتند.

*** هنگام وداع از مسجد الحرام و مكه، برنامه و آداب خاصى داشتيد؟ * آقاى باقرى : بله، به همراه روحانى زيارت وداع و طواف وداع را انجام مى داديم تا زائران، آخرين نيازها و حوائج و خواسته هاى خود را از خداى خود طلب كنند.

*** نحوه خريد سوغات چگونه بود و معمولاً چه چيزهايى به عنوان سوغات خريده مى شد؟ * آقاى باقرى : سوغات و خريد آن، جزو خواسته ها و از برنامه هاى زائران بود و بيشتر زائران تمايل به خريد انواع پارچه، جانماز و وسايل برقى و اسباب بازى براى خانواده هاى خود بودند.

*** آيا ميان شيعيان و اهل سنت اختلافات و درگيرى بروز مى كرد؟ * آقاى باقرى : برخورد بسيار كمى ميان زائران وجود داشت. بيشتر روحيه دوستى و مساعدت به همديگر حاكم بود. زائران بيشتر به دنبال دوستان و همشهرى هاى خود مى گشتند تا خاطره اى را براى تعريف داشته باشند.

*** هنگام برگشتن از حج و رسيدن به ايران، چه آداب و رسومى از سوى استقبال كنندگان انجام مى شد؟ * آقاى باقرى : قربانى ذبح مى كردند، اسپند در آتش مى ريختند و وليمه مى دادند. بيشتر اهالى محل و فاميل به ديدن حاجى مى رفتند.

سوغاتى دادن، هديه بردن، به استقبال آمدن و پهن كردن زيرانداز و ساعت ها به انتظار نشستن از برنامه هاى رايج در آن زمان بود، چون بيشتر پروازها با تأخير همراه بود.