بهتر بود آلوسى اقوال كسانى مانند عكرمه و عروه را در جمله مفسّرين نمى آورد زيرا شخصيت اين افراد بى اعتيارتر از آن است كه به اقوالشآن تمسك شود.
بايد دانست كه عكرمه از خوارج است و نزد حرورى خارجى آمده و شش ماه در آنجامانده است و راى او را نقل مى كرده است.
يعقوب بن يوسف مى گويد: از ابن كبير شنيدم مى گفت عكرمه به مصر امد و مى خواست به مغرب برود و به آنجارفت و خوارجى كه آنجابودند از او استفاده نمودند و به همين جهت مالك بن انس نام عكرمه را هم نمى برد. او آن قدر بر مولاى خود ابن عباس دروغ مى بست كه اين مطلب ضرب المثل شده است.
يحيى بن بكا مى گويد: پسر عمر به نافع مى گويد: از خدا بترس، واى بر تو اى نافع بر من دروغ مبند همانطور كه عكرمه بر ابن عباس دروغ مى بست.
و سعيد بن مسيب به غالمش مى گفت. اى برد (نام غلام او بود) بر من دروغ مبند همانطور كه عكرمه به ابن عباس مى بست.
عطا خراسانى مى گويد به سعيد بن مسيب گفتم: عكرمه گمآن مى كند كه رسول خدا در حال احرام با ميمونه ازدواج كرده است گفت: او دروغگو و خبيث است.
يحيى بن سعيد انصارى مى گويد: عكرمه از دروغگويآن است.
مالك عكرمه راثقه ندانسته و مى گويد نبايد از او نقل حديث شود.
احمد بن حنبل مى گفت: عكرمه حديثش صحيح نيست.
ابن عليه مى گويد: عقل عكرمه اندك بوده است.(5)
دكتر ذهبى در التفسير و الفسرون مى گويد:
«عكرمه را به گستاخى در علم و بى مهابا نقل كردن وصف مى كنند. و مى گويند او ادعا مى كرده همه چيز را مى داند و بالاتر از اين او را به دروغ بستن بر ابن عباس مولايش متهم مى كنند و مى گويند او عقيده خوارج ار داشته و گمآن مى كرده است كه مولايش ابن عباس نيز چنين است. مردى از مسيب پرسيد (درباره ايه اى از قران) پاسخ داد از من درباره قرآن مپرس و از كسى بپرس كه گمآن مى كند هيچ چيز قرآن نيست مگر او آن را ميداد و ابن سعد نقل مى كند على بن عبدالله بن عباس او را در باب كنيف نگه مى داشت و مى گفت او بر پدر من دروغ مى بندد. و در پايآن اين مطالب مى گويد: تا آنجاشخصيت او بد بود كه كثير عزه و عكرمه در يك روز از دنيا رفتند جمع بسيارى براى تشييع كثيرعزه شاعر آمدند اما هيچكس بر جنازه، عكرمه حاضر نشد و باربرانى براى تشييع او اجير شدند.(6)
اينچنين كسى نمى تواند در مورد تفسير قرآن نظر دهد خصوصاً از خوارج باشد و اين آيه نيز از بزرگترين فضائل اهل بيت است. او چگونه خواهد توانست به اين فضليت اقرار كند
كه البته قول عروه هم از عكرمه گرفته شده و چون نادر و شاذ است و در مقابل متواترها اعتبارى ندارد ساقط مى گردد.