فعاليت بايد همراه با دعا باشد خداوند وسائل را بر مى انگيزاند و ما بايد از اين وسائل استفاده كنيم . جالب است كه نه تنها دعا عامل غير ضرورى نيست بلكه سرباز زدن از آن ، خودپسندى و كبر است و كبر تنها باعث عدم توجه بدعا است و همانگونه كه از آيه مستفاد ميشود كبر يكنوع كفر است . بنابراين ، دعا عملا درس تواضع و فروتنى در برابر پروردگار و عبوديت به انسان مى آموزد و اين روح را در او پرورش ميدهد و ريشه كفر را كه كبر است در انسان مى سوازند.
آثار و فوائد دعا از حد برون است ، شناخت خدا اولين اثر و فائده آن است . دعا كننده سعى ميكند صفات خدا را بشناسد و ملكات اخلافى را در خود تقويت نمايد، گفتار حضرت صادق عليه السلام خطاب بكسانيكه مى گفتند ما دعا ميكنيم و مستجاب نميشود كه فرمود نميشناسيد كسى را كه ميخوانيد دليل بر آن مدعى است .
تلقين به نفس به آثار حيرت انگيز آن از جمله فوائد دعا است . كنترل هوسهاى سركش يكى ديگر از فوائد دعا بشمار ميرود، بوسيله دعا از طغيان شهوات جلوگيرى ميشود، از لحاظ آثار روانى ، دعا آرامش دهنده است بطور محسوس از آمار انتحار و طلاق و مانند آن كه اثر مستقيم ياءس و نااميدى است در پرتو دعا كم ميشود.
((اكسيس كارل )) ميگويد: كميت انديشه و بيان آن جا كه پاى نيايش و دعا فرا ميرسد در مى ماند، زيرا نيايش بلندترين قله تعبير را در پرواز عشق از ميان شب ظلمانى عقل پيدا ميكند.
هم چنين ميگويد دعا بر روى صفات و خصائص انسان اثر ميگذارد و اجتماعاتيكه احتياج به نيايش و دعا را در خود كشته اند معمولا از فساد و زوال مصون نخواهند بود.
تاريخ مجموعه ايست از حركات و روى دادهاى گذشته . عامل محرك تاريخ فراوان و بسيار است ولى عامل مشخص و بارز آن خود انسان است .
انسان خود تاريخ را بوجود مى آورد و تنها انسان است كه بطور خود آگاه يا ناآگاه در كار است . حكومت و ذات پروردگار حركت تاريخ همانند حكومت او در طبيعت است .
انسان است كه تحول و تغييراتى را ايجاد مى كند. عامليت انسان گاهى با پديدهاى اختيارى و گاهى غير اختيارى شكل ميگيرد. در رديف غير آگاه چنگيزها قرار دارند، و براى خود آگاه شروع دموكراسى و آزادى در جوامع بعنوان عامل تحرك ، مثالى است گويا، پس محرك شخص تاريخ انسان است اين انسانى كه خود در تغيير است .