حضرت استاد فرزانه آيت الله حسنزاده آملي طي گفتگويي، گوشههايي از حيات علمي حضرت آيت الله علامه شعراني را باز گفتند كه ملاحظه ميكنيد:
بسم الله الرحمن الرحيم
امر فرموديد كه درباره فرمودههاي مرحوم آيت الله علاّمه حاج ميرزا ابوالحسن شعراني رضوان الله عليه عرايضي تقديم دارم. بنده به امتثال امر مبارك شما بالفعل بعضي از مطالبي را كه يادداشت كردهام به محضر شريف شما ارائه ميدهم. و باز لعلّ الله يحدث بعد ذلك امراً اگر مجالسي پيش آمد شايد بتوانيم خوشههاي بسياري از خرمن فيض و افاضات و افادات آن بزرگوار را تقديم بداريم, انشاء الله تعالي.
حقيقت اين است كه اين مرد بزرگ علم و عمل, آنقدر نوشته دارد كه اگر در يك مجموعهاي جمعآوري بشود، دائره العمارفي خواهد شد. همه هم تحقيق، همه معرفت, بيان اسرار آيات و روايات و اشارات به فرمودههاي مشايخ علمي در علوم و فنون متعدد مانند: فقه, اصول, ادبيات, طب, آيات و روايات, نكات تاريخي, رياضيات, هيئت, فلكيّات, تفسير و شُعبَ علوم ديگر.
حالا ما در پي جمعآوري آثار قلمي آن بزرگوار هستمي خيليها را هم جمعآوري كرديم, داريم تنظيم ميكنيم و ترتيب ميدهيم.
اميدواريم كه انشاءالله سر و صورت گرفته حضور شريف شما تقديم بداريم انشاءالله تعالي. الآن نكاتي كه خيلي قابل توجه است عرضه ميداريم.
ما يكي از بركاتي كه در محضر مباركشان داشتيم اين بود كه به توفيقات الهي, يك دوره تفسير مجمع البيان را, خود كتاب را خوانديم ـ با لغت و قرائت و اعراب و حجّت, همه و همه ـ كه بيش از دو سال طول كشيد.
وقتي مجمع البيان تمام شد و تفسير سوره قل أعوذ بربّ الّناس به پايان رسيد. ايشان هشدار داد, فرمود: ببين آقا تفسير تمام شد و جناب طبرسي كه امين الاسلام طبرسي است و تفسير مجمع البيان ـ كه خود ايشان در ابتداي مجمع درباره آن فرمودهاند: هو القدوة أستضيءُ بأنواره و أطأ مواقع آثاره (ج 1, ص 10). از اين همه مفسّرين و كتب تفسير نقل كرد, اما از تفسير منسوب به امام حسن عسكري (ع) چيزي نقل نكرد. به بنده فرمودند: كه ببين نشد حتي يك جا از تفسير امام حسن عسكري (ع) كه الآن در دست ماست و چاپ كردهاند چيزي نقل كنند. بعد فرمودند: حق با جناب طبرسي است. نميشود تفسير را از آن جناب دانست و اگر تفسير آن بزرگوار بود و تفسير معتبري بود, امين الاسلام طبرسي در مجمع از آن جناب نقل ميكرد ما هم اين فرموده را به عنوان يك كلمه در يكي از آن كتابهايمان كه بعد از هزار و يك نكته در دست تأليف داريم به اسم هزار و يك كلمه آورديم.
فرمايش ايشان كه خيلي خلاصه در آخر مجمع ـ كه به تصحيح و تحشيه ايشان به چاپ رسيده است ـ آمده, اين است: و لم ينقل المصنّف عن التّفسير المنسوب إلي العسكري (ع) [1]
اين يكي از نكات علمي جناب ايشان بود كه درباره تفسير مجمع البيان, فرمودهاند.
حرف ديگري درباره تفسير مجمع داشتند كه آن حرف خيلي در أثناء تفسير پيش ميآمد اينكه مرحوم طبرسي به اين نكته خيلي توجه داشت كه قرآن يك انزال داشته و يك تنزيل. انزالي و تنزيلي دو حساب جداست و جهت انزال و تنزيل اين است كه تنزيل تدريجي است. نزول تدريجي را مىگويند «تنزيل » و «انزل» دفعى است. هر كجا نَزَّلَ آمده براي تنزيل و تدريج است و هر جا انزال آمده براي نزول دفعي و يكبارگي است. آقايان اهل عرفان مثلاً قيصري در شرح فصوص و محيالدّين عربي, قرآن را به اين عناوين اسم ميبرند: گاهي ميگويند كشف تام محمّدي (ص), گاهي ميگويند كشف اتَمَّ محمّدي (ص), اين كشف تام و كشف اَتَم به اين معناست كه قرآن به قلب مبارك جناب رسول الله (ص) نازل شده است انّا انزلناه في ليله القدر[2]