باورها و پرسش ها

ماده; به همين دليل روحى كه در برزخ است مىتواند هر جاى عالم ماده باشد. الان حضرت امام رضوانا... تعالى عليه به شهود و مكاشفهى بعضى از بزرگان معاصر(1) و به شهادت خوابهاى بسيار، از كسانى است كه حاضر، آگاه و متوجه مسائل انقلاب است و به تعبير همان بزرگ معاصر، امام در آن عالم هم در فكر انقلاب و امت اسلامى است. امام الان مىتواند هر جايى از اين عالم ماده باشد. حتى مىتواند در يك زمان در چندجا باشد. اين مفاهيم براى ما كه گرفتار عالم ماده هستيم و ادراكاتمان محدود به حد و حس است، مفاهيم مأنوسى نيست. تنها موردى كه مىتوانيد شبيه اين امور را كمى تجربه كنيد، خواب است، عالم خواب عالمى شبيه عالم مرگ است. به همين دليل در روايات ما براى توضيح مرگ، از خواب كه كمى نزديك به آن است كمك گرفتهاند. در خواب ارتباط روح و بدن كمى كاسته مىشود و روح يك آزاديى پيدا مىكند. كسانى كه خوابهاى صادِ دارند، آينده را مىبينند، حوادثى را كه در جاى دوردستى اتفاِ افتاده مىبينند، روحشان واقعاً در آينده و در مكان ديگرى حاضر است. چون براى موجوداتى كه وراى عالم ماده هستند گذشته و حال و آينده وجود ندارد. اين گذشته و حال و آينده هم حصار «ما»ى مادى است، همچنان كه اينجا و آنجا حصار «ما»ى مادى است. مراد ما از عالم غيرماده معناى فيزيكى و آنچه در فيزيك ضدماده ناميده مىشود، نيست; بلكه اينجا يك معناى خاص فلسفى مراد است. عالم غيرمادى و مجرد مكان ندارد، زمان ندارد، محيط بر عالم ماده است. بنابراين، اينطور نيست كه يك جدايى بين دنيا و آخرت باشد. دنيا يك عالمى براى خودش داشته باشد و آخرت عالم ديگرى. در روايات ما از دنيا به «مزرعةالاخرة»، تعبير شده و آمده است كه «اليوم عمل و لا حساب و غداً حساب و لاعمل» ; امروز ما هر كارى مىكنيم، حسابى نيست، فردا همهاش حساب است; فقط برداشت آثار اعمال اين دنيا است. پس هر چند اين مطلب كه دين براى آخرت است و اگر آخرت نبود، دينى نمىآمد; مطلب درستى است، اما

1 . حضرت آية الله العظمى بهاء الدينى كه در زمان اين گفتار در قيد حيات بود. روحش شاد.