جنس = نوع، گونه
فَالْزَم = پس به آن مُلْزم و متعهد باش (ب - اق)
اصل و اساس تمام موجودات و مخلوقات عالم از اين گونه «نمودهاى بى بود» است كه بيان آنها در ابيات گذشته آمد. بنا بر اين چون با بيان اين تمثيلات براى تو مشخص گرديد كه ممكنات عالم همه «نمود بى بود» هستند و غير از حق موجودى نيست، پس به خداى يگانه ايمان بياور و همواره همراه و ملازم با ايمان باش.
هستى = ب 443
الحقّ = به راستى
هو الحق = او حق است.
«بعضى گفتهاند كه در «هو الحق» شرك پنهان است زيرا در اينجا دو نفرند، يكى آنكه حق است و يكى آنكه از حقّانيّت او خبر مىدهد. در حالى كه «انا الحق» با توحيد قرين است»(1)
بنا بر آنچه كه در ابيات قبل بيان گرديد به غير از حقّ، موجود ديگرى نيست و هستى مطلق اوست و به راستى كه چنين است.
پس در اين حالت و با اين باور، «خدا» را با هر تعبيرى ـ«هو الحق» و «انا الحق»ـ كه مىخواهى از او نام ببر و او را ياد كن.
نمود وهمى = تعيّنات وجود
1. لاهيجى، شرح گلشن راز، ص 167.