به سبب حرارت نور خورشيد كه بر دريا مىتابد آب دريا بخار مىشود و به آسمان مىرود. در حقيقت آن بخار، آب است كه هوا شده و به صورت بخار به آسمان رفته است، و به اراده و فرمان خداوند باران شده و بر روى صحراها مىبارد.
«سبحان من لا يجرى فى ملكه الاّ ما يشاء»(1)
چرخ چهارم = فلك چهارم كه خانه شرف آفتاب است. براى فهم بيشتر مطلب به بيت شماره 225 مراجعه شود.
هنگامى كه بخار آب دريا به صورت باران بر صحرا باريد.آفتاب از فلك چهارم بر آن بارانِ به خاك افتاده، تابيد و گرمى و حرارت نور آفتاب با آب و خاك آميخته و تركيب شد.
دگر ره = دوباره
گرمى = حرارت نور آفتاب
بالا = منظور كره آتش كه مركز آفتاب است.
حرارات نور آفتاب هنگامى كه با آب و خاك آميخته شد به واسطه عشقى كه به مبدأ و اصل خود داشت به حكم «كلّ شىء يرجع الى اصله»(2) آهنگ برگشت به سوى
1. بزرگ و منزّه است خداوندى كه در قلمرو حكومت او فرمان جارى نمىشود مگر آنچه او بخواهد. 2. هر چيزى به اصل خود بر مىگردد.