به طور كلّى جهان و مراتب عالم مانند آدمى، يك شخص معيّن است و همان طور كه آدمى داراى بدن و روح است و حيات و قوام بدن وابسته به روح مىباشد، جهان نسبت به آدمى مانند بدن و انسان نيز روح جهان محسوب مىگردد. و چون تن آدمى به اعتبار روح به كمال و معرفت مىرسد، شناخت عالم و كمال حقيقى آن به اعتبار انسان مىباشد.
ممات = مرگ، زمان مرگ(2)
انسان داراى سه نوع مرگ است: يكى از آنها همان طور كه در بيت 642 بيان شد، هر لحظه و در يك طرفةالعين و به اقتضاى ذات و به حكم «كلّ شىء هالك»(3)
1. لاهيجى، شرح گلشن راز، ص 502. 2. فرهنگ لاروس عربى فارسى، مترجم سيد حميد طبيبيان، جلد اول، تهران، انتشارات امير كبير، 1363. 3. قصص، آيه 88.