زمانى از صورت به معنى دگرگون مىشود.به همين سبب دل بعد از آنكه زمانى متّصف به معانى زهد و تقوى و پرهيزگارى بود، بار ديگر نزول مىكند و به لذات مادّى و هواهاى نفسانى روى مىآورد و طالب صورت ـشراب و شمع و شاهد مادّىـمىگردد.
  ;
شراب = «غلبات عشق را گويند با وجود اعمال كه مستوجب ملامت باشد و مخصوص اهل كمال است كه اخصّاند در نهايت سلوك»(1)
شمع = ب29
شاهد = گواه و مشاهده كننده، حقّ تعالى ب29
خرابات = «شراب خانه، در اصطلاح عبارت از خراب شدن صفات بشرى و فانى شدن وجود جسمانى است.»(2)
خراباتى = «مرد كامل است كه از او معارف الهيّه بى اختيار صادر شود.»(3)
شيخ: ارباب معرفت و طالبان طريقت از بيان «شراب» و «شمع» و «شاهد» چه منظورى دارند و چه معنايى را مىجويند و مقصود آنها از خراباتى شدن چيست و چگونه حالتى است؟
شراب شمع - شاهد = ب29و803
تجلّى = «نور مكاشفهاى است كه از بارى تعالى بر دل عارف ظاهر مىگردد و دل را مىسوزد و مدهوش مىگرداند»(4)
1. فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبيرات عرفانى، ص 281. 2. همان، ص 187. 3. همان، همان صفحه. 4. همان، ص 118.