بدو = منظور منظومه «گلشن راز» است.
حال = حال و مرتبه عرفانى است كه با قيل و قال دريافت نمىشود و صاحب حال با تجربه درونى و دريافت به كشف و شهود معنوى مىرسد.
در اوقات خود فرصتى ديگر نداشتم كه به جوابهايى كه داده بودم چيزى ديگر افزون كنم.
وصف «حال» كه يكى از مراتب عرفانى است، با گفت و گو و قيل و قال دريافت نمىشود فقط صاحب حال و عارف آگاه و واصل به حق مىداند كه «حال» چه حالتىاست.
قائل دين = گوينده دين كه منظور خداوند و مجازاً حضرت محمد(صلى الله عليه وآله)است.
شيخ: با وجود عدم فرصت براى افزودن بر جوابها به خاطر اينكه برابر گفتار پيامبر(صلى الله عليه وآله)عمل كرده باشم و همان طور كه در قرآن آمده است سؤال خواهنده را رد نكردم و افزودن بر ابيات را قبول كردم. مصراع دوم اشاره به «وامّا السّائل فلاتنهر»(2)دارد.
مولانا:
1. لاهيجى، شرح گلشن راز، ص46. 2. الضحى، آيه 10.