حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری)

محمد کاظم محمدی

نسخه متنی -صفحه : 460/ 58
نمايش فراداده

بدو = منظور منظومه «گلشن راز» است.

حال = حال و مرتبه عرفانى است كه با قيل و قال دريافت نمىشود و صاحب حال با تجربه درونى و دريافت به كشف و شهود معنوى مىرسد.

در اوقات خود فرصتى ديگر نداشتم كه به جوابهايى كه داده بودم چيزى ديگر افزون كنم.


  • 64) كه وصف آن به گفت و گو محال است كه صاحب حال داند كان چه حال است

  • كه صاحب حال داند كان چه حال است كه صاحب حال داند كان چه حال است

وصف «حال» كه يكى از مراتب عرفانى است، با گفت و گو و قيل و قال دريافت نمىشود فقط صاحب حال و عارف آگاه و واصل به حق مىداند كه «حال» چه حالتىاست.


  • «با تو پوشيده حالتى است مرا به اشارت حديث خواهم گفت كه غريبم زبان نمىدانم(1)»

  • كه درستش بيان نمىدانم كه غريبم زبان نمىدانم(1)» كه غريبم زبان نمىدانم(1)»


  • 65)ولى با وفق قول قايل دين نكردم رد سؤال سائل دين

  • نكردم رد سؤال سائل دين نكردم رد سؤال سائل دين

قائل دين = گوينده دين كه منظور خداوند و مجازاً حضرت محمد(صلى الله عليه وآله)است.

شيخ: با وجود عدم فرصت براى افزودن بر جوابها به خاطر اينكه برابر گفتار پيامبر(صلى الله عليه وآله)عمل كرده باشم و همان طور كه در قرآن آمده است سؤال خواهنده را رد نكردم و افزودن بر ابيات را قبول كردم. مصراع دوم اشاره به «وامّا السّائل فلاتنهر»(2)دارد.

مولانا:

1. لاهيجى، شرح گلشن راز، ص46.

2. الضحى، آيه 10.