از ديگر معضلات جوامع آخر زمانى نفوذ زنان در سياست حكومت دارى ست كه مى توان اين نكته را از روايت بسيارى برداشت نمود، از آن جمله امام أبو عبداللّه الصادق ـ عليه السلام ـ فرمودند:
«ورأيت النساء وقد غلبن على الملك وغلبن على كل أمر لا يؤتى إلاّ ما لهنّ فيه هوى». ( [6] )
و مى بينى كه زنان در حكومت دارى چيره شده و هر كارى كه روى مى دهد مطابق ميل آنهاست.
در عصر پيش از ظهور مردان شخصيت خود را از دست مى دهند و از كثرت معاشرت با زنان مصداق بارز اشباه الرجال مى شوند و با اين روحيه مردان در همه ى زمينه ها چه زندگى فردى و چه در زندگى اجتماعى مغلوب هواهاى نفسانى زنان هستند و همين معنا در رابطه ى با خود حكومتداران نيز وجود دارد و كشورها زنان را در كارهاى حكومتى دخالت مى دهند و يا با رأى خود مردم زنان را بعنوان مهره هاى اصلى حكومت انتخاب مى كنند.
هم چنين امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ پيرامون نشانه هاى پيش از ظهور مى فرمايد:
وحكمت النسوان ( [7] )
يعنى زنان زمامدارى كنند و حكم برانند.
امام صادق عليه السلام از امير مومنان عليه السلام در باره اوضاع زمان ظهور امام زمان ارواحنا فداه نقل كرده اند:
اذا تسلّطن النساء و سلّطن الاماء و امّر الصبيان ... ( [8] )
هنگامى كه زنان بر امور جامعه مسلط شوند و دختران زمام كار در دست گيرند و كودكان به امارت رسند...
اگر چه وضعيت ناهنجار جوامع در آخر الزمان ناشى از علل مختلفى چون سياسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى ست و هر يك از اين ابعاد جامعه دستخوش تغييرات جدى و متحمل ضربات جبران ناپذير مى شود; ليكن مهم ترين بعد كه ضربه اى جدى خورده و تحولات در ساير ابعاد اثرى عظيم بر آن مى گذارد، جهت دين دارى و دين باورى انسانهاست كه از ميان تمام جوامع جامعه مسلمين اين ضربه را بيشتر بر كالبد خود احساس مى كند; چرا كه او از بهترين معارف و اصيل ترين فرهنگهاى آسمانى برخوردار بوده و اينك پوچ بى محتوا است.
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند:
«. . . ورأيت القرآن قد خَلِق وأحدث فيه ما ليس فيه . . . ورأيت الدّين بالرأي وعطّل الكتاب وأحكامُه . . » ( [9] ) .
آن هنگام قرآن كهنه مى شود و بدعتها در آن صورت مى گيرد . . . و خواهى ديد كه دين دست خوش نظرها گشته و كتاب و احكام خدا تعطيل مى شود . . .
وضعيت كلى اجتماع، پشت كردن به دين حق و كتاب خداست و فروگذارى برنامه هاى آن، يا توجيه و تفسير غلط و نادرست احكام آن.
احكام دين به سود طبقات مرفّه و زيان محرومان و فرودستان تفسير و توجيه مى شود و افكار و انديشه هاى واهى و بشرى به نام دين و راه خوشبختى خودنمايى مى كند.
درباره بى توجهى به احكام امام صادق ـ عليه السلام ـ فرموده اند:
«ورأيت الرِّبا ظاهراً لا يُعيّر» ( [10] )
ربا به گونه اى آشكارا شده كه هيچ گونه عيبى از آن گرفته نمى شود.
هم چنين مى فرمايند:
«ورأيت الرجل عنده المال الكثير، لم يزكّه منذ ملكه». ( [11] )
خواهى ديد كه مردانى خواهند آمد كه ثروت فراوان داشته و هرگز زكاتى از آن نداده اند.
پيامبر اكرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ نيز مى فرمايند:
«حتّى ترون الحرام مغنماً والزكاة مغرماً». ( [12] )
خواهيد ديد كه اندوخته حرام غنيمت شمرده مى شود و پرداخت زكات زيان و خسارت.
باز امام صادق ـ عليه السلام ـ مى فرمايد:
«ورأيت طالب الحلال يُذمُّ ويُعيَّرُ وطالب الحرام يمدح ويعظَّم». ( [13] )
در آن هنگام خواهى ديد كسى كه روزى حلال را مى جويد، مذمت شده و آنكه حرام را مى طلبد ستايش و تعظيم مى شود.
از آنجا كه قبل از ظهور ملاك ارزشها به طور كلى عوض مى شود و پول و قدرت و رياست و هواپرستى حرف اوّل را مى زنند در چنين محيطى احكام الاهى زير پا گذاشته مى شود و براى اينكه مردم بتوانند در آن محيط زندگى مطابق با اميال نفسانى خودشان را داشته باشند ديگر فرصت توجه به احكام الاهى برايشان ايجاد نمى شود و از همين جا به گردابهاى عقيدتى و عملى دينى دچار مى شوند.