فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی

احمد سیاح

نسخه متنی -صفحه : 5263/ 198
نمايش فراداده

(اِيْهِ( و اِيْهَ )اسم فعل است به معنى امر): ديگر بگو، بياور.

اِيْهْ (فَاِذا وُصِلَتْ نُوِّنَتْ(: بس است تو را )كلمه زجر است( )و در هنگام وصل تنوين مى گيرد).

اِيْهَ و اِيْهاً: امر به سكوت است، خاموش باش.

اَيْهانَ و اَيْهانِ و اَيْها و اَيْهات: دور شد (لغاتيست در هيهات).

اَيْهَكَ: كلمه تحريص است به معنى ويهك.

اَيَّهَ بِالْبَعيرِ تَاْييهاً: فرياد كرد و خواند شتر را.

ب

(ب): حرف جر و به معانى آمده:

1 - براى الصاق مانند اَمْسَكْتُ بِزَيْدٍ

2 - استعانه مانند كَتَبْتُ بِالقَلَم

3 - مصاحبه مانند اِذْهَبْ بِسَلامٍ

4 - ظرفيه مانند سارَ بِاللَّيْلِ

5 - بدل مانند باعَ الْكُفْرَ بِالْايمانِ

6 - تعديه مانند ذَهَبْتُ بِهِ اِلَى الْبَيْتِ

7 - قسم مانند بِاللَّهِ

8 - تبعيض مانند فَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ

9 - سببيه مانند لَقَيْتُ بِزَيْدٍ اَسَداً

10 - توكيد، و آن زائده است در چند مورد واقع ميشود،

1 - در فاعل مانند كَفى بِاللَّهِ شَهيداً،

2 - در مفعول مانند هُزّى اِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ،

3 - در مبتدا مانند بِحَسْبِكَ دِرهَمٌ،

4 - در خبر مانند لَيْسَ زَيْدٌ بِقائِمٍ

5 - در توكيد بنفس و عين مانند رَاَيْتُ زَيْداً بِعَيْنِهِ و ديگر از معانى آن گاهى به معنى عَنْ و اِلى و عَلى استعمال ميشود.