اَلشَّهْرُ الْاتى: ماه آينده.
اَلْجُمْلَةُ الْاتِيَةُ: عبارات زيرين.
مُؤاتٍ: مساعد، همراه، موافق.
اَتَّتِ الْبَيْتَ: فرش كرد خانه را، سر و سامان داد.
اتى فُلاناً شَيْئاً: داد فلان را چيزى.
اتى فُلاناً: پاداش داد فلان را.
اتَيْتُهُ عَلى ذلِكَ الْاَمْرِ مُواتاةً: موافقت كردم او را بر اين كار.
اَتَّيْتُ الْماءَ تَاْتِيَةً و تَاَتِّياً: آسان كردم راه آب را.
اَتَيْتُ الْاَمْرَ مِنْ مَأْتاتِهِ: آمدم به اين كار از جهتى كه بدان حاصل ميشود.
تَاَتّى لِىَ الْاَمْرُ: آماده شد و حاصل گشت كار براى من.
تَاَتّى لَهُ: رفق و نرمى كرد و آمد او را از جهتى كه حاصل شود.
جاءَ فُلانٌ يَتَاَتّى لِمَعْرُوفِكَ: آمد فلان در حالتى كه متعرض معروف و احسان تو بود.
اِسْتَاْتى زِيْدٌ فُلاناً: كُند يافت زيد فلان را پس خواست از وى آمدن او را.
اَسْتَاَتَتِ النَّافَةُ: نر طلب شد شتر ماده.
اَتْيَةُ الْجُرحِ و اَتِيَّتَةُ: برآمد ماده زخم.
اُتّى و اَتاء - اتاء و اُتى، ج: چوب يا برگ كه در جوى افتد.
رَجُلٌ مِئْتاءٌ: مرد بسيار عطاكننده و پاداش دهنده.