فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی

احمد سیاح

نسخه متنی -صفحه : 5263/ 373
نمايش فراداده

مُبَكِّت: زنى كه بعد از هر دختر پسر زايد.

(بَكِرَ) اِلَى الشَّىْ ءِ وَ عَلَيْهِ و فيهِ بُكُوراً، ف: شتاب كرد بسوى آن چيز.

اَبْكَرَهُ عَلَيْهِ: آمد او را صبح.

بَكَرَ، بَكَّرَ: صبح زود برخاست.

اِبْتَكَرَ: اختراع كرد، ابتكار كرد.

اِبْتَكَرَ الشَّفْتالُو: از شفتالو نوبر كرد.

اَبْكَرَ اِلَيْهِ: شتاب كرد بطرف او.

اَبْكَرَهُ و بَكَّرَهُ عَلى اَصحابِه: بى موقع و بى وقت واداشت او را به آمدن نزد يارانش.

اَبْكَرَ و تَبَكَّرَ و بَكَرَ: پيش شد.

اِبْكار: صبح بامداد.

مُبْكِر: باران اول.

باكَرَهُ و بَكَّرَهُ و عَلَيْهِ تَبْكيراً و اِبْتَكَرَ عَلَيْهِ: آمد او را بامداد.

تَبْكير: آوردن نماز را در اول وقت.

اِبْتَكَرَ الرَّجُلُ الْجارِيَةَ: گرفت مرد بكارت زن را.

اِبْتَكَرَتِ الْمَراَةُ: پسر زائيد در اولين بار.

بَكْر - اَبْكُر و بُكْران و بِكار و بِكارَة و بَكارَة، ج: كره شتر يا جوان آن يا پنج ساله تا شش از او يا كره دوساله و يا داخل سال سوم شده و دندان نيش نياورده باشد.

بَكْرَة - بَكْر و بَكَرات، ج: چوب چرخ چاه است كه بر آن طناب پيچيده شود به شكل.

بَكْرَة - بِكار، ج: ماده شتر جوانه، دختر جوان، حلقه كوچكى از شمشير.

بِكْر - اَبْكار، ج: دختر شوهر نكرده و پسر زن نگرفته، دست نخورده، نزائيده، زن و ماده شتر كه يك شكم بيش نزائيده باشد، اول هر چيز، طفل جوان.