هوشنگ گفت :
ممكن است گوشه اى از فصاحت و بلاغت قرآن را توضيح دهيد؟
علاّمه "سيّد هبة الدين شهرستانى " در كتاب "سبع المثالى " تنها براى سوره حمد هفتاد مزيّت از اسرار بلاغت را بيان كرده است .
عـلاّمـه "شـريف مدنى " در كتاب "انوارالربيع " تنها براى آيه شريفه "ي ا اَرْضُ ابْلَع ى م اءَكِ ...".((113))
كه بيشتر از هفده لفظ نيست ، 23 نوع از انواع صنايع علم بديع را يادآور شـده اسـت . و عـلاّمـه "سـيـّد هـبـة الديـن " در كـتـاب "تـنـزيـه التنزيل " هفت وجه ديگر بر آن اضافه كرده كه مجموعا 30 نوع از صنايع علم بديع در اين آيه با اين همه اختصار ديده مى شود.
"شيخ طبرسى " در كتاب "جمع الجوامع " تنها درباره سوره "كوثر" شانزده نكته بديعى را يادآور شده كه براى يك بشر عادى محال است بتواند در سوره اى با اين كوچكى اين همه وجوه بلاغت را بگنجاند.
و ما نيز يك آيه از قرآن را براى نمونه بر ميز كالبد شكافى علمى و ادبى قرار مى دهيم و از افكار دانشمندان بزرگ كمك مى خواهيم تا صدق گفتارمان واضح گردد.
اين آيه از سوره "قصص " است ، خداى تعالى مى فرمايد:
"وَ اَوْحَيْن ا اِلى اُمِّ مُوسى اَنْ اَرْضِعي هِ فَاِذ ا خِفْتِ عَلَيْهِ فَاَلْقي هِ فِى الْيَمِّ وَ لا تَخ اف ى وَ لا تَحْزَن ى اِنّ ا ر ادُّوهُ اِلَيْكِ وَ ج اعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلي نَ".((114))
آيه فوق با كوتاهى عبارت ، دو پيشگوئى كرده است .
اوّل :
آنـكـه "موسى " را به مادرش بر مى گرداند. دوّم :
آنكه او را از پيامبران قرار مى دهد و به همين مناسبت يازده كلمه و معنى را، جفت ، جفت آورده است .
تـوضـيـح آنـكـه در ايـن آيـه دو فـعـل مـاضـى "اَوْحـَيـْن ا" و "خـِفـْتِ" دو فـعـل امـر "اَرْضـِع يـهِ" و "اَلْق يهِ" دو فعل نهى "لا تَخ اف ى " و "لا تَحْزَن ى " دو وزن اسم فاعل "ر ادُّوهُ" و "ج اعِلُوهُ".
و دو خبر و دو امر و دو نهى و دو وعده و دو فاء جواب و دو الى و دو مادّه خوف ، را در يك جا جمع نموده و به اين وسيله بلاغت آيه شريفه را به حدّ نهائى رسانده است .
"كويت " دانشمند معروف اروپائى مى گويد:
قـرآن به نيكوئى خواننده را مجذوب مى سازد و براى كثرت فصاحت و بلاغتش در آدمى حرص زيادى به خواندن آن ايجاد مى كند.