به اهتمام: على اصغر فيضى پور
«اقيلونى و لست بخيركم و على فيكم ». (1)
الف) «يا على لو وازن ايمانك ايمان اهل السماوات والارض ليزيد ايمانك ايمانهم ». (2)
ب) «عجزت النساء ان تلد مثل على بن ابى طالب، لولا على لهلك عمر» . (3)
ج) «لا ابقانى الله لمعضلة لم يكن لها ابوالحسن » . (4)
«على رضى الله عنه يكى از ده نفرى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به آنها مژده بهشت داده است و او برادر و داماد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و همسر فاطمه عليها السلام سرور زنان عالم و يكى از پيشقدمان اسلامى و يكى از مشهورترين افراد شجاع و از معروفترين زهاد، و رساترين سخنوران، و يكى از كسانى است كه قرآن را جمع و به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم عرضه كرد» . (5)
«بدون ترديد على بن ابى طالب عليه السلام بزرگ بزرگان و تنها نسخه اى است كه نمونه آن در غرب، شرق، گذشته و حال ديده نشده است » . (6)
«سخن گفتن درباره على عليه السلام ممكن نيست ، اگر قرار است حق على ادا شود گويند غلو است، و اگر حق او ادا نشود درباره على عليه السلام ظلم است » . (7)
«چه بگويم درباره كسى كه دوست و دشمن فضايل او را انكار نمودند، دوست به واسطه ترس، دشمن به واسطه حسد، مع الوصف عالم از فضايل او پر شد» . (8)
«خير البرية بعد احمد حيدر و الناس ارض و الوصى سماء» (9)
در اوايل كتابش با عنوان «الاهداء» مى نويسد:
«اين كتاب را به رهبرى تقديم مى كنم كه نرمى و خشونت و رحمت و سخت گيرى را جمع كرد... به اسلام عظمت بخشيد و راهش را روشن ساخت... به مبادى حق و عدل و نيكى و دوستى پاى بند ماند... وبالاخره به اميرمؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام ... شهيد حق تقديم مى كنم » . (10)
«عشق من به امام على عليه السلام و بر اهل بيت پاك و هر مبارز مخلصى است كه پرچم اسلام را برافراشته مى سازد... معتقدم كه ضرورى است نهج البلاغه ى اميرالمؤمنين امام على عليه السلام در سراسر جهان چاپ و توزيع گردد تا نسل جديد مسلمان از آن بهره مند شود» . (11)
«على عليه السلام سراسر عمرش را در پيروى از نمونه عالى كمال و فضيلت (پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم) گذرانده، پيوسته ملازم آخرين حد كمال در اخلاق بود» . (12)
«على عليه السلام مانند خورشيد تابان بود كه با كف دست پوشيده نمى شود و مثل روز روشن است كه اگر يك تن آن را بيند، ديدگان ديگران خواهد ديد. ...على سرآمد همه فضايل و سرچشمه آنهاست » . (13)
«كلام امام على بن ابى طالب ، پس از كلام خداى متعال و پيغمبرش صلى الله عليه و آله و سلم شريف ترين و برترين سخن و سرشارترين كلام از لحاظ مواد و داراى بهترين شيوه است و بيشترين معانى و محتوا را دارد» . (14)
«على آن قهرمان دردمند خونين دل و آن يكه سوار ژنده پوش و آن امام شهيدى است كه صاحب روح ژرف است و رمز عذاب الهى در اعماق آن نهفته است » . (15)
«هر سخنى درباره على بن ابى طالب گفته شود كه او را در مكان و زمان محصور دارد جز سخن پردازى و ترتيب الفاظ نخواهد بود و آن هم الفاظى بسته ومرده كه روح معانى بدان در نتواند آمد» . (16)
«قهرمانيهاى امام على عليه السلام فقط منحصر به ميدانهاى كارزار نيست، بلكه او در روشن انديشى، پاكى وجدان، سحر بيان، عمق و كمال انسانيت، شور وحرارت ايمان، بلندى همت و فكر، ياورى و هوادارى از رنجيده ها در قبال جفاكاران و فروتنى در مقابل حق، هر كجا كه تجلى كند، نيز قهرمان بود» . (17)
«اى روزگار! چه مى شد اگر تمام نيروهاى خود را بسيج مى كردى و در هر عصرى و زمانى بزرگ مردى، چون على عليه السلام با همان عقل و دهان و قلب، با همان زبان و همان شمشير به جهان ارمغان مى دادى؟» . (18)
«على عليه السلام به خاطر شدت عدالتش به شهادت رسيد» . (19)
«على عليه السلام يگانه و تنها نمونه اى است كه تاريخ از اين حيث (قهرمان قهرمانان بودن) به ما نشان مى دهد» . (20)
«على عليه السلام همچون آفتاب نيمروز مى درخشد» . (21)
«على عليه السلام سر نبوت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است » .
اى سر نبوت محمد اى وصف تو مدحت محمد بى تو نتوان به او رسيدن بى او نتوان به تو رسيدن (22) !