و مى فرمايد:
(يدبر الامر من السماء الى الارض ثم يعرج اليه فى يوم كان مقداره الف سنة مما تعدون)(سجده: 5).
«او امر عالم را به نظام احسن و اكمل از آسمان تا زمين تدبير مى كند سپس روزى كه مقدارش به حساب شما بندگان هزار سال است، باز به سوى خود بالا مى برد».
3 - ايستادن آفتاب
نوشته سيد اسماعيل عقيلى را مى توان تاييد ديگرى دانست بر فرمايش امام صادق(ع) يعنى بربازگشت خورشيد، كه ما به تعبير ديگر بازگشت حركت وضعى زمين دانستيم، وى در باب علائم ظهور نوشته است: از آن علايم ايستادن آفتاب است در وسط آسمان از اول ظهر تا وقت عصر بدون آن كه حركت نمايد، و اين دليل است بر تغيير حركت افلاك (3) مورخان و محدثان اين سخن را ذيل آيه نوشته اند:
(ان نشا ننزل عليهم من السماء آية فظلت اعناقهم لها خاضعين)(شعراء:4).
«ما اگر بخواهيم از آسمان نشانه و آيت قهرى نازل گردانيم تا همه بر آن گردن نهند و خاضع شوند».
ابوبصير گويد: از امام صادق(ع) درباره اين آيه شنيدم فرمود: به زودى خداوند درباره آنان چنين خواهد گرد گفتم: اينان چه كسانى مى باشند؟ فرمود: بنى اميه و يارانشان مى باشند، گفتم آن نشانه و آيه چيست؟ فرمود: ايستادن خورشيد بين اول ظهر تا وقت عصر و خارج شدن و پديدار گشتن يك صورت تا سينه شخصى -كه حسب و نسب او شناخته شده است- در خورشيد، اين پديده در زمان سفيانى واقع شود در اين هنگام سفيانى و دار و دسته او به هلاكت خواهند رسيد.
امام صادق(ع) فرمود: پيش از ظهور حضرت مهدى(ع) پنج نشانه واقع مى شود:
آن حضرت در مكه داخل مى شود و در جانب خانه كعبه ظهور مى نمايد و چون آفتاب بلند شود، قبل از آن منادى ندا كند كه همه اهل زمين و اسمان بشنوند و بگويد: اى گروه خلايق آگاه باشيد كه اين مهدى آل محمد است. او را به نام و كنيه جدش رسول خدا(ص) ياد نمايد و در اين باره اين آيه نازل شد: (ان نشا ننزل عليهم من السماء...).
او از بيابان بى اب و علف واقع ميان مكه و شام خروج كند، سفيانى مردى است بد صورت، آبله رو، چهارشانه، ازرق چشم و نام او «عثمان بن عنبسه » و از فرزندان يزيد بن معاويه است، او شهرهاى دمشق، حمص، فلسطين، اردن و قنسرين را به تصرف خويش آورد....
در بيابانى بين مكه و مدينه، نيروهاى او در اين محور به سيصدر هزار نفر مى رسند، و سرانجام خود او به دست لشگريان حضرت مهدى(ع) در بيت المقدس كشته خواهد گشت.
و آن پسرى است از آل محمد(ص) كه بين ركن و مقام شهيد مى شود.
خروج يمانى از يمن اتفاق مى افتد. در پاره اى اخبار وارد شده كه يمانى و خراسانى و سفيانى در زمان واحد خروج خواهند نمود يعنى در يك روز و يك ماه و يك سال و در ميان اين سه نفر از يمانى هدايت كننده تر نيست وى خلايق را به سوى حق دلالت مى كند. (4)
1) تفسير نورالثقلين، ذيل قمر، 1،6 - بحارج 52، ص 333،337و339. 2) پاتريك مور (patrick Moore) گرى هانت (Garry unt) اطلس منظومه خورشيدى، برگردان عباس جعفرى، ص 94، و بعد، نشر سازمان گيتاشناسى، تابستان 1374ش. مايردگانى، نجوم به زبان ساده 2/186 وجد ترجمه محمد رضا خواجه پور، نشر گيتاشناسى،1363ش. مبانى نجوم، تاليف اتواستروو (Otto Struve) بورلى ليند، هلن پيلانس، برگردان حسين زمرديان، بهروز حاجبى، ص 37 و بعد، نشر دانشگاه تهران، 1364ش. 3) كفاية الموحدين، سيد اسماعيل نورى عقيلى، مقاله رابعه، در بيان بعضى از علائم ظهور- منتهى الآمال، محدث قمى، فصل 7، در بعضى از علامات ظهور - تفسير نورالثقلين ذيل سوره شعراء. 4) مدرك قبل.