پاسخ مؤسسه آل البیت به نقد چاپ وسائل الشیعه

نسخه متنی -صفحه : 12/ 4
نمايش فراداده

1. نويسنده با عنوان:

[ آخرين كلام] مطالبى در رابطه با مقدمه كتاب آورده است واز جمله :

مصححان , در جلداول مقدمه مفصلى , بيش از يكصد صفحه , درباره تاريخ تدوين حديث و شرح حال صاحب وسائل نوشته اند كه البته آنچه درباره تاريخ تدوين حديث نوشته اند مطلبى تازه ندارد و همه از كتابهاى مرحوم شرف الدين وابوريه و مانند آنهااخذ و مرتب شده است . همچنين در شرح حال صاحب وسائل هيچ مطلب تازه اى ننوشته اند و آنچه در كتب تراجم آمده دراين مقدمه بااندكى پس و پيش كردن مطالب آورده اند, ولى در بخش معرفى وسائل نكات تازه و خوبى گفته اند ولى اين معرفى كافى نيست , زيرا همه اش مداحى از كتاب وسائل است و نه تحليل و نقد آن .

ادعاى اينكه مطالب تدوين حديث همه برگرفته از كتابهاى مرحوم شرف الدين و...است نكته اى است كه خواننده با نگاهى گذرا به مقدمه و منابع آن , بى پايگى اش را در خواهد يافت .اما بايد به نويسنده بزرگوار نقد گفت : مگر مطالب تاريخ و شرح حالى , جز براساس منابع بايد نوشته شود؟افزون بر آنچه در كتب تراجم آمده است چه مطلب تازه اى بايد در زندگانى شيخ حر آورد؟ يعنى اگر حضرت عالى بخواهيد مطالب تاريخى بنويسيد چه مى كنيد؟

و بگذريم كه جناب ناقد به خود زحمت نداده اند تا پايان مقدمه را بنگرند و بدانند كه اين مقدمه را مصححان ننوشته اند, بلكه دانشمند فرزانه حجه الاسلام آقاى سيدجواد شهرستانى , در كنار رسيدگى واداره موسسه آل البيت در سه شعبه (قم , مشهد, بيروت ) و مسئوليت مجله وزين تراثنا نوشته و تحسين بينا دلانى از عالمان را برانگيخته اند.

خوب است منقد بزرگوار, شرح حالى از مرحوم شيخ حر عاملى بنگارند و مطالبى علاوه بر آنچه در كتب تراجم هست بياورند تاالگويى باشد بر شرح حال نگاريها و...

نويسنده درادامه مطالب خود مى نويسند:

كسانى كه درس فقه مرحوم آيه الله العظمى بروجردى , رحمه الله ,... شركت كرده اند مى دانند كه آن مرد شريف ... بارهااز وسائل انتقاد مى كرد كه مرحوم شيخ حر در وسائل ,احاديث را تقطيع كرده واين را عيب بزرگ و مهم وسائل مى دانست و چون مرحوم ربانى متوجه اين نكته بوده اند به موارد تقطيع حديث در چاپ خوداشاره كرده اند (ص 157).

اين اشكال چيزى نيست كه كسى نداند و نياز به گفتن داشته باشد, با اين همه با توجه به شيوه نگارش مرحوم شيح حر و تصريحى كه در پايان كتاب آورده اند (ج 20.391)اين اشكال به ايشان نيز وارد نيست . مرحوم ربانى و ديگر عالمان نيز با توجه به هدايت شخص مولف براين مهم راه برده اند. مصححان موسسه نيز براساس راهنمائى مولف مانند ديگران پيش رفته و موارد تقطيع را يافته اند و قطعا دقيقتراز آنچه در چاپ پيشين آمده است .

امااشكال دوم كه نويسنده مى نويسد:

اشكال ديگر وسائل اين است كه شيخ حر, قدس سره , فتواى خود را در عنوان بابها دخالت داده فرموده است باب وجوب فلان و يا حرمه ... با اين كه چه بسا حديثى كه ذيل آن باب نقل مى كند به نظر ديگران بر آن مطلب دلالت نداشته باشد.

شگفتا!اين نكته اى است كه در ديدگاه بسيارى از فقيهان , حسن وسائل است و جالب اين است كه مرحوم شيخ حر به اين نكته خود توجه داشته كه شايد برخى در آينده بين اجتهاداو و روايات باب , ناهمگونى احساس كنند و لذااز سر دقت نوشته است :

[واعلم انه قد يتفق تخالق بين العنوان اوالاحاديث فى العموم و يكون وجهه ملاحظه احاديث اخره واوالاعتماد على فهم بقيه المقصود من احاديث الباب او غير ذلك لم يظهر وجهه ينبغى ان يكون العمل بالاحاديث دوالعنوان] (ج 2.392).

يادآورى مى كنيم كه :اين دواشكال در مقدمه جامع احاديث الشيعه , آمده است يعنى آنان كه در درس مرحوم آيه الله العظمى بروجردى هم نبوده انداين را مى دانند.

دراينجا بايداشاره نمود كه نويسنده , در پاره اى ازاشكالات به مقدمه تحقيق پرداخته واز آن انتقاداتى به عمل آورده است در حالى كه عنوان مقال نقد تصحيح متن وسائل است .اكنون مجال پرداختن به اين اعتراضات نيست چه خود فرصتى ديگر مى بايد, و مجالى فراختر. تنها در اينجااشاره مى كنيم كه : جناب نويسنده دراين موارد, خود تحقيق خاصى انجام نداده اند و براساس كتاب اين و آن نكاتى ار بيان داشته اند كه برخى مانند تاريخ وفات ملا صالح مازندرانى صحيح است و برخى ديگر چون تاريخ وفات ميرداماد نادرست .اكنون به توضيح اين نكات نمى پردازيم تنها متذكر مى شويم كه خوب بوده حضرت نويسنده خود تحقيق عميقى دراين زمينه هاارائه مى دادند نه اين كه معلومات ديگران را به رخ بكشند.