نگاه حوزه ـ شماره 68ـ65 ، اسفند1379
صادق پارسا
از نگاه امام علي (ع) حکومت اسلامي بر معيارهايي استوار است، آن چه در اين نوشتار آمده است به برخي از اين ويژگيها اشاره دارد.
«و إنّ عملک ليسلک بطعمة ولکنّه في عنقک امانة»[1]
حضرت على (ع) در اين نامه خطاب به اشعث بن قيس گوشزد ميکند که حکومت، يک شکار و لقمة چرب و نرمي نيست که به چنگت افتاده باشد، بلکه امانتي است پر مسؤوليت که بر گردنت افتاده است؛ و تا زماني که آن را به شايستگي ايفا نکني درگير و مديونخواهي بود، مديون تمام کساني که به نوعي به حکومت تو وابستهاند. مافوق تو نيز از تو رعايت و نگهباني حقوق مردم را ميخواهد. تو حق نداري که به استبداد و دلخواه در ميان مردم رفتار کني.[2]
امام در نهجالبلاغه پيوسته کارگزاران نظام را امينان و خزانهداران مردم معرفي کرده است.[3]
در فرمان به مالک اشتر آمده است که: « … ولا تکونن عليهم سبعاً ضارياً تغتنم اکلهم … »[4]، يعني: همچون درندهاي مباش که خوردن و دريدن مردم را مغتنم شماري.
در خطبه معروف شقشقيه پس ازآن که ميفرمايد پروردگار ازعالمان پيمان گرفته است که سيري ستمکاران و گرسنگي و محروميت ستمديدگان را تحمل نکنند، آمده است که:
« … ولألفيتم دنياکم هذه عندي اهون من عفطة عنز … »[5]
يعني: «ميدانيد که اين دنياي شما نزد من بيارزشتر ازآب بيني بز ماده است.»
امام علي در عهدنامه مالک مينويسد: اي مالک، سپس در به کارگيري کارگزارانت دقت کن، و با توجه به آزمايشي که از آنان به عمل ميآوري و شناختي که پيدا ميکني آنها را به کار گير، و به ميل خود و چشم بسته و دلبخواه به آنان مسؤوليت مسپار؛ زيرا که اين روش از شعب و شاخههاي ستم و خيانت است، و سعي کن کساني را که پس از آزمايش انتخاب ميکني از افراد باتجربه و باحيا و از خانوادههاي پاک و شايسته و باسابقه در اسلام باشند؛ زيرا اين گونه افراد داراي اخلاقي شايستهتر، خانوادهاي پاکتر، کمطمعتر و در سنجش عواقب کارها بيناتر هستند.»
و يا در جريان حرکت به سمت بصره براي مواجهه با فتنهگران جمل در پاسخ عبدا …بن عباس ميفرمايد که اگر برپايي حقّي و يا زايلسازي باطلي در کار نبود به خدا قسم اين پاره کفش بدون ارزش، از زمامداري بر شما نزد من محبوبتر و باارزشتر بود.[6]
قرآن نيز حاکم و سرپرست جامعه را به عنوان «امين» و «نگهبان» اجتماع ميشناسد در سوره نساء آمده است: «انّالله يأمرکم ان تؤدّواالامانات الي اهلها و اذا حکمتم بين النّاس ان تحکموا بالعدل … »[7]
يعني: خداوند فرمانتان ميدهد که امانتها را به صاحبانشان برگردانيد و هنگامي که ميان مردم حکم ميکنيد به عدالت حکم کنيد. در تفسير مجمعالبيان ذيل اين آيه آمده است که: «يکي از معاني امانت آن است که حکمرانان، حقّ مطلب را به نسبت به حقوق مردم، ايفا نمايند؛ يعني مخاطبان آيه مذکور، حاکمان هستند …
در آيه «واذا بتلي ابراهيم ربّه بکلماتٍ … قال لاينال عهدي الظالمين»[8] امامت به … معناي عهد و امانت الهي آمده است.
در روايات اسلامي نيز حاکمان نگهبانان و امانتداران امّت معرفي شدهاند: کلّکم راع و کلّکم مسئول، فالامام راع و هو مسئول … »[9]
يعني: هر کدام از شما نگهبانان و مسئوليد، امام و پيشواي جامعه نگهبان و مسؤول مردم است.
روايات مشابه ديگري از جمله در صحيح مسلم، ج 3 آمده است که از ذکر آنها صرفنظر ميکنيم.