از نامه ى آن حضرت به كميل بن زياد نخعى كه از سوى او عامل هيت بود و بر او خرده مى گيرد كه چرا سپاهيان دشمن را كه از منطقه او براى غارت و حمله عبور كرده اند، واگذارده و نرانده است
[به نقل مولف محترم مصادر نهج البلاغه اين نامه را بلادزى در انساب الاشراف، چاپ اعلمى بيروت، صفحه ى 473 به صورت مختصرتر نقل كرده است. ]
در اين نامه كه چنين آغاز مى شود: «اما بعد، فان تضييع المرء ما ولى و تكلفه ما كفى لعجز حاضر»، «اما بعد، تباه ساختن و رها كردن آدمى آنچه را كه بر عهده ى او نهاده اند و عهده دار شدن كارى را كه از او بسنده شده است، ناتوانى آشكار است.»، ابن ابى الحديد چنين مى گويد:
كميل بن زياد بن سهيل بن هيثم بن سعد بن مالك بن حارث بن صهبان بن سعد بن مالك بن نخع بن عمرو بن وعله بن خالد بن مالك بن ادد، از اصحاب و شيعيان ويژه على عليه السلام است كه حجاج او را به سبب تشيع همراه ديگر شيعيان كشته است.
[براى اطلاع بيشتر در مورد كميل كه از افراد محترم و شريف و از راويان مورد اعتماد و وثوق بوده است در منابع اهل سنت به شرح حال او در الاصابه، جلد سوم، مصر، 1328 ق، ذيل شماره ى 7501، صفحه ى 318 مراجعه فرماييد. م. كميل بن زياد، حاكم منصوب على عليه السلام بر شهر هيت بود. كميل ضعيف بود و گشتيهاى معاويه را كه بر اطراف عراق هجوم مى آوردند و غارت مى كردند و از كنار منطقه ى حكومت او مى گذشتند، دفع نمى كرد و براى جبران اين ضعف خود چاره انديشى مى كرد كه بر نواحى مرزى منطقه ى حكمفرمايى معاويه مانند قرقيسيا و ديگر دهكده هاى كناره ى فرات حمله برد. على عليه السلام اين كار او را ناپسند شمرده و فرموده است: يكى از ناتوانى هاى آشكار اين است كه حاكم آنچه را بر عهده ى اوست، رها كند و آنچه را كه بر عهده ى او نيست، عهده دار شود. ]